گردشگری


2 دقیقه پیش

بازگشایی اتاق لباس های محمدرضا پهلوی در کاخ نیاوران

به مناسبت روز جهانی موزه اتاق لباس های محمدرضا پهلوی در کاخ اختصاصی نیاوران بازگشایی می شود.به گزارش روابط عمومی مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران این اتاق پس از یک دوره تعمیرات ...
2 دقیقه پیش

سه اثر جهانی در خوزستان بدون زیرساخت گردشگری

خوزستان سه اثر ثبت جهانی دارد. چغازنبیل؛ شهر تاریخی شوش و سازه های آبی شوشتر اما برای هیچ کدام از این میراث جهانی زیرساخت های گردشگری مناسبی تدارک دیده نشده است.استان ...



سفرنامه/ خاطرات سفر به استامبول- قسمت دوم


آخرین خبر/ ما در بخش گردشگری هر شب یک سفرنامه را دنبال می کنیم، بعضی از سفرنامه ها دنباله دار هستند، امشب هم یک قسمت از خاطرات سفر "شیما و علی" را با هم می خوانیم، از سفرهایی به نقاط مختلف دنیا. قرار است در این سفرنامه ها با جذابیت های کشورهای مختلف و شرایط و هزینه ها و وضعیت زندگی در آنجا آشنا شویم. با ما همراه باشید.


ظهر که دیگه حسابی گشنمون شده بود به میدون تکسیم برگشتیم و در خیابون مقابل رستورانی رو پیدا کردیم که غذاهاش سلف سرویس بود. یه پرس دونر کباب کامل با برنج به همراه یک پرس تستی کباب یا همون تاس کباب خودمونو به همراه ماست و خرفه که شیما عاشقش بود! با پرداخت حدود 26 لیر ناقابل سفارش دادیم و جاتون خالی خیلی حال داد.
حالا دیگه نوبت گشتن در سایر جاهای باقیمونده بود. این بار از میدون تکسیم شروع کردیم.
میدونی که در بخش اروپایی میدون اصلی شهر محسوب میشه و محل تجمع های مردم استانبول هم همونجاست. وسط میدون مجسمه ای بزرگ از مصطفی کمال آتاتورک قرار داره و محوطه نه چندان بزرگش همواره محلی جذاب برای گرفتن عکس های یادگاری توریست هاست. این میدون محل تجمع های مردم هم هست. ما هم با جمعیتی انبوه مواجه شدیم که پرچم ترکیه رو حمل می کردند و با شعارهایی همبستگی خودشونو حفظ می کردن. از قرار اونروز روزی در ارتباط با گرامی داشت آتاتورک بود که جشن ملی اونها محسوب میشد.
گل فروشهای توی میدون تکسیم، منظره میدون رو واقعاً بی نظیر کرده بودند.
در یکطرف میدون تکسیم خیابون استقلال قرار داره که بسیار مورد علاقه توریست هاست. این خیابون سنگفرش شده که ورود اتومبیل به اون ممنوعه صبح و شب مملو از جمعیته. وجود فروشگاههایی با برندهای معروف جهانی و در انتهای خیابون هتل هایی سنتی به سبک کاروانسرهای قدیم، قلب توریستی استانبول محسوب میشه. در وسط خیابون هم یک تراموای کوچک برای توجه توریست ها قرار داره که خودش حس و حال خوبی به خیابون داده. البته توصیه دوستان وارد اینه که بهتره خریدهاتونو بجای اینجا از بازارهای بخش آسیایی استانبول انجام بدین!
عصر در آخرین ساعات باقیمانده مون در جهت مخالف میدون به سمت اسکله کاباتاش و تنگه بسفر راه افتادیم. کوچه های مسیر راه با دورنمایی که از دریا داره خیلی زیباست. این تنگه بسفر هم برای خودش عالمی داره. بر روی پل سلطان محمد فاتح در یک سمت پل عبارت به آسیا خوش آمدید رو زدن و در طرف دیگه اش به اروپا خوش آمدید! در اسکله کاباتاش هم کشتی ها و قایق های متعدد تفریحی و مسافری وجود داره که با قیمت های نسبتا ارزان امکان سفر به جزایر زیبای پرنسس که 4 تای اونها تفریحی هستن (به خصوص بیوک آدا و کینالی آدا) رو فراهم می کنه. البته متاسفانه زمان محدود به ما اجازه نداد که اینبار سفری به این جزایر داشته باشیم (در سفر سالها قبل جزیره بیوک آدا رو تجربه کردیم که واقعا زیباست!)
در کنار ساحل زیبا با منظره تنگه بسفور، رستورانی به صورت آلاچیق وجود داشت که هوس کردیم در استکان های کمر باریک ترکی، چای بنوشیم.
راستش خوردن چای در این استکان ها خیلی خوشمزه است. چون چای به دلیل دهنه باز لیوان خنک میشه ولی در عین حال گرمای مطبوعشو حفظ می کنه که این حرارت مطبوع نه چندان سوزان طعم چای رو چند برابر خوشمزه تر می کنه! با اینحال وقتی صورت حساب 6 لیری رو دیدیم یکم جا خوردیم. به خصوص وقتی حدود 200 متر پایینتر قیمت هر استکان چای در قهوه خونه کناری رو 1 لیر دیدیم. اینه که می گن مثل بچه آدم اول قیمت رو بپرسید تا کلاه سرتون نره!
در مسیر برگشت به هتل مسجد نسبتا زیبایی کنار دریا و در همون نزدیکی کاباتاش قرار داشت که دلمون نیومد نبینیمش.
غروب دیگه زمان زیادی نداشتیم و با اینکه خیلی مایل بودیم چند روزی بیشتر در استانبول بمونیم اما به جهت محدودیت وقت این کار رو با آینده موکول کردیم و در نتیجه با این امید که بازهم به استانبول خواهیم اومد به هتل برگشتیم و با تحویل گرفتن ساکها و خوردن بستنی خوشمزه ترکی، سوار بر اتوبوس هاواتاش به سمت فرودگاه آتاترک حرکت کردیم.
در فرودگاه با اینکه حدود 2 ساعت زمان داشتیم اما ترجیح دادیم با تحویل بار خودمونو سبک کنیم و درنتیجه سریع دنبال تابلوی شماره کانترها گشتیم. جالب اونکه روی هیچ کانتری نام بارسلون حک نشده بود و این کمی مارو گیج کرد اما بعد متوجه شدیم، سیستم ترکیش ایر اینجوریه که همه 20 کانترش، پروازهای مختلف رو ساپورت میکنه و مردم که در صف می ایستن به نوبت به کانترها می رن و کارت پروازشونو تحویل می گیرن. این شد خیلی راحت وارد سالن ترانزیت شدیم و از اونجاییکه از بدشانسی ما (بعدا دلیلشو می گیم!) خلبان ترک خیلی هول بود و عجله داشت حدود نیمساعت قبل از ساعت پرواز سوار هواپیما شدیم و به سمت اسپانیا حرکت کردیم.

لینک قسمت قبل سفرنامه استانبول


با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید

https://telegram.me/akharinkhabar


ویدیو مرتبط :
گزارشCNN از افتتاح پرواز استامبول-اصفهان-استامبول ترکیش