سلامت
2 دقیقه پیش | لیپوماتیکلیپوماتیک به عنوان یک روش مناسب برای لاغری موضعی شکم، پهلو، ران و اطراف ران ، ناحیه پشت، غبغب و بازو شناخته می شود ، لیپوماتیک در واقع یک دستگاه قدرتمند و هوشمند است که ... |
2 دقیقه پیش | با شجاعت پایان همکاری منفعلانه نظام پزشکی با وزارت بهداشت را اعلام کنیدسلامت نیوز:رییس نظام پزشکی مازندران با ارسال نامه ای به علیرضا زالی رئیس کل نظام پزشکی طرح تحول سلامت را همانند طرح مسکن مهر و پرداخت یارانه عمومی دانست و با تاکید بر ... |
حلقه گمشده خوشبختی در زندگی زناشویی
سلامت نیوز:زندگی مشترك بر پایه برخی وظایف و مسئولیتها بنا نهاده شده است و عدم توانایی هر یك از افراد در انجام مسئولیتهای خود میتواند زمینهساز بروز مشكلات گوناگون باشد.
به گزارش سلامت نیوز ، امانا... قراییمقدم- جامعهشناس در روزنامه آرمان نوشت: یك ضربالمثل قدیمی میگوید: شیرینی تشكیل هر زندگی مشترك را باید بعد از گذشت سه سال از زندگی خورد. این در حالی است كه در ایران بنابر آمار بیشتر طلاقها در سالهای اول تا پنجم زندگی رخ میدهد. با توجه به اینكه بسیاری از مردم با این ذهنیت طلاق میگیرند كه مشكلات زندگی مشتركشان تمام شود و به آرامش نسبی دست یابند، اما باید دانست كه در مواجهه با هرگونه ناملایمات در زندگی طلاق تنها گزینه نیست، زیرا سالهای اول زندگی مشترك به دلیل عدم شناخت كافی زوجها از یكدیگر دوران بحرانی برای اغلب تازه عروسها و تازه دامادها محسوب میشود و با سپری كردن این دوران زندگیشان از ثبات نسبی برخوردار خواهد شد. به طور معمول در سالهای اول زندگی به دلیل اینكه زوجها شناخت كافی از یكدیگر ندارند یا برخی كم و كاستیها از لحاظ مادی در مقایسه با زندگی گذشته آنها به وجود میآید مشكلاتی ایجاد میشود، حال آنكه این كمبودها كاملا طبیعی است. اگر زوجهای جوان بتوانند چند سال اول زندگی را با آرامش و گذشت طی كنند میتوانند زندگی پایدارتر و همراه با آرامشی داشته باشند.
مسائلی كه منجر به اختلاف میشود
جوانان باید دست از خواستههای بیحد و اندازه خود بردارند. آنها باید بپذیرند كه وارد یك مرحله جدیدی از زندگی شدهاند. در جامعهشناسی به این مرحله از زندگی دوباره اجتماعی شدن میگویند، آن هم به این معنا كه وقتی افراد به مرحله جدیدی از زندگی وارد میشوند باید طی مراحل اجتماعی شدن خود را با شرایط و مسئولیتهای موجود هماهنگ كنند. افراد در این مرحله از زندگی باید رفتارهای ویژه زندگی متاهلی از جمله كم و كیف خانهداری، كسب مهارتهای زندگی، مهارتهای همسرداری، چگونگی تامین مایحتاج زندگی و... را بیاموزند. این مهارتها باید از دوران نوجوانی از سوی خانواده و آموزش و پرورش به افراد آموزش داده شود. آموزش هر یك از مهارتها میتواند فرایند جامعهپذیری را در بین جوانان تسریع كند. هر فرد بنابر مراحل مختلف زندگی، همچون ازدواج، تولد فرزند، ازدواج فرزندان و... چندین بار در زندگی روند دوباره اجتماعی شدن را تجربه میكند. در جامعه روستایی و شهرهای كوچك مادران از سنین هفت سالگی دختران را با زندگی، فوت و فن خانهداری و همسرداری آشنا میكنند، اما در كلانشهرها دختران و پسران بدون هیچ وظیفهمداری و مسئولیتپذیری پرورش مییابند و همین امر باعث میشود تا فرد در بزرگسالی با مشكلات عدیدهای مواجه شود. این در حالی است كه ارائه مسئولیت به فرزندان از همان سنین كودكی یكی از آداب و رسوم در میان ایرانیان باستان بوده است و بنابر رسوم آن روزگار هر فردی باید وظایف خود را به نحو احسن انجام میداد تا موفق به اخذ دیگر مسئولیتها میشد. اگر در جامعه امروز شاهد افزایش طلاق هستیم به دلیل عدم مسئولیتپذیری است.
مسئولیتپذیری حلقه گمشده خوشبختی
اگر از سنین كودكی به فرد مسئولیت داده شود به نسبت در بزرگسالی میتواند در ایفای مسئولیتهای خود موفق باشد. زندگی مشترك بر پایه برخی وظایف و مسئولیتها بنا نهاده شده است و عدم توانایی هر یك از افراد در انجام مسئولیتهای خود میتواند زمینهساز بروز مشكلات گوناگون باشد. امروزه در اغلب كشورهای پیشرفته دنیا والدین فرزندانشان را از همان سنین كودكی با مسئولیت پرورش میدهند و همین امر باعث میشود تا افراد نسبت به زندگی ذهن كنشگری داشته باشند و به این ترتیب بتوانند به مدیریت شرایط خود بپردازند. چهار سال اول زندگی مشترك یك دوران شخصیتسازی مجدد است. در این دوران اگر دختران و پسران جامعه توقعات خود را در زندگی تنزل داده و خود را با شرایط زندگی جدید با تمام كم و كاستیها وفق دهند دیگر زمینههای بروز نارساییها، مشكلات و دعواها در بین آنها كاهش پیدا میكند. امروزه به دلیل اینكه نسل جوان پرتوقع تربیت شدهاند به نسبت آستانه تحملشان نیز كاهش پیدا كرده است و همین ویژگی را میتوان زمینه بروز بسیاری از اختلافات برشمرد. نهادهای خانواده و آموزش و پرورش به عنوان تاثیرگذارترین نهادها در پرورش شخصیت كودكان باید برنامههای دقیق و جامعتری برای بروز حس مسئولیتپذیری در بین كودكان داشته باشند، در غیر اینصورت جوانان بدون هیچ مسئولیتی پرورش مییابند و این كمبود در تربیت فرزندان آنها را در بزرگسالی با مشكلات عدیدهای مواجه میكند. از دیگر عوامل زمینهساز طلاق در سالهای اول زندگی میتوان به دو ساختی شدن فكر و اندیشه دختران و پسران جامعه اشاره كرد. هماكنون برداشتها و سبك زندگی دختران و پسران جامعه متفاوت است؛ دختران امروزی با افكار مدرن مسائل را مورد بررسی قرار میدهند اما پسران هنوز گذشتهنگر و سنتی هستند. در چنین شرایطی زوجها با تحمل این دوران پرتلاطم میتوانند با آرامش در كنار هم زندگی كنند، در غیر اینصورت زندگی به سمت طلاق عاطفی و در ادامه طلاق قطعی پیش خواهد رفت.
گذشت و ایثار فراموش نشود
در زندگی زناشویی چنانچه گذشت نباشد زندگی به سختی میگذرد. بنابراین زن و شوهر باید در مقابل یكدیگر گذشت داشته باشند و وضعی پیش نیاورند كه با لجاجت، زندگی را بر خود تلخ كنند. زن و شوهری كه در موارد اختلاف، از خود گذشت نشان میدهند و خطاهای یكدیگر را تحمل میكنند، در راستای سعادت و زندگی شاد و شیرین زناشویی پیش میروند. چنانچه روابط بین همسران صمیمانه باشد، هیچكدام از آنها انتظار ندارد در ازای از خودگذشتگی، چیزی دریافت كند. این امر نشانه عشق و صمیمیت زیاد بین آنهاست. فقط زوجهای ناموفق در اندیشه جبران خوبیهای خود هستند. برای مثال من همیشه در خطاب به دانشجویان دختر تاكید میكنم با كمی گذشت و تحمل در سالهای نخست زندگی میتوانند سالیان سال بدون دغدغه با همسرشان زندگی كنند. جوانان باید در زندگی مشترك آستانه تحمل خود را افزایش دهند. در زندگی مشترك دو فرد از دو خانواده با دو فرهنگ و شیوه تربیتی متفاوت در كنار هم قرار گرفتهاند و به نسبت چند سالی طول میكشد تا افراد موفق به شناخت یكدیگر شوند. پس در چنین شرایطی نباید زمینه بروز ناملایمات یا تشدید ناهنجاریها را به وجود آورد، بلكه با كمی گذشت و شناخت بیشتر میتوان افسار زندگی را به دست گرفت.
ویدیو مرتبط :
بردن اختلاف زناشویی = باختن زندگی زناشویی ـ هلاکویی