محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
حرفهاي سه منتقد سينما دربارهي نقد
خبرآنلاين/ چهاردهمين برنامه «سهشنبههاي هنوز» با حضور سه منتقد سينما خسرو دهقان، عليرضا محمودي و سعيد عقيقي با موضوع «نقد چيست؟ منتقد کيست؟» برگزار شد.
دهقان در اين نشست که سه شنبه 12 آبان در کتابفروشي هنوز برگزار شد، گفت: نقد در ذات خود تلخ و گزنده است و تنها علاج آن نيز تحمل است.درحالي که امروز با رسانههاي گوناگوني در فضاي مجازي روبه رو هستيم بايد بتوانيم نقد خوب را از بد تشخيص دهيم و اجازه دهيم اين دوره طي شود تا به يک جريان با ثبات در اين عرصه برسيم. چرا که با وجود تکنولوژي و رسانههاي مجازي، چهره نقد نويسي به طور کامل تغيير کرده است.
به گزارش روابط عمومي کتاب فروشي هنوز، خسرو دهقان منتقد پيشکسوت سينما در ابتداي اين نشست درباره تفاوت نقد کلاسيک و نقدهايي که امروز در فضاي مجازي منتشر ميشوند، گفت: امروز همه اطلاعات در يک فلش کوچک جاي گرفته است. در قرن 21 اتفاقات مهم و جدي در حال رخ دادن است و چهره نقد نويسي تغيير کرده است و در جهت ديگري مورد استفاده قرار ميگيرد.
وي در تعريف نقد عنوان کرد: اولين چيزي که درباره نقد به ذهنم ميرسد، اين است که نقد به طور کلي حاصل يک سوتفاهم است. نقد گزنده و تلخ است و اين دست من و شما نيست و به جامعه و سيستم دولتي نيز مرتبط نيست. نقد در ذات خود يک عنصر تلخ است، در واقع نقد مانند قهوهاي ميماند که اين تلخي را در ذات خود دارد و با انواع و اقسام مواد هم که ترکيب شود، باز هم آن تلخي را درون خود دارد.
دهقان ادامه داد: تلاش ميشود که وقتي درباره نقد حرف ميزنيم درباره پيشاوند و پساوند آن حرف نزنيم. نقد ميتواند موثر يا مخرب باشد و هميشه عنصر دلپذيري نيست، درحقيقت در نقد توازن، تعادل و انصاف وجود خارجي ندارد.
اين منتقد سينما افزود: در هيچ کجاي دنيا، علاجي براي نقد وجود ندارد، تنها عنصر تحمل وجود دارد که در نقد بايد وجود داشته باشد و تراژدي اصلي از جايي شروع ميشود که در اولين گام نقد نويسي هميشه منتقد هستيم اما نميتوانيم نقد همديگر را تحمل کنيم و در نهايت به اينجا رسيديم که نقد و نقد نويسي به اين شکل پيش برود. در واقع نقد با غرض ورزي جايشان عوض شده است.
درادامه اين نشست عليرضا محمودي نيز با اشاره به اين که جايگاه رسانههاي کلاسيک از بين رفته است، گفت: درجامعه ايران سوال درباره نقد بسيار است و علت اين است که جايگاه رسانههاي کلاسيک از بين رفته است. ديگر دهه 60 نيست که مطبوعات و مجله فيلم منتشر شود و مخاطب منتظر بماند تا بتواند نقدها را در مطبوعات دنبال کند. جايگاه نقد کاملا متزلزل شده است و در رسانههاي جديد مخاطبان زيادي به صورت فعال ميتوانند مشارکت داشته باشند و وارد نقد فيلم شده و اظهار نظر کنند و همه درجايگاه منتقد، نقد سينما ميکنند.
وي ادامه داد: رسانهها و شبکههاي اجتماعي جايگاه منتقد کلاسيک رسانههاي مکتوب را متزلزل کردند و از سوي ديگر خود رسانههاي مکتوب در مقابل فضاي مجازي عقب نشيني کردهاند. هيچ چيز مثل سابق نيست، در شرايط جديد نيازمند تعريف جديدي از نقد هستيم و تعريف قديمي ديگر کاربردي ندارد، چرا که امروز همه ميتوانند به يک اندازه نظر خود را منتشر کنند. ما وظيفه داريم و چارهاي نداريم جز اين که نقد را مجدد تعريف کنيم.
دهقان در ادامه اين نشست بيان کرد: امروز دست ما بالاست، نبايد درباره اتفاقات جديد جبهه گرفت. چرا که چه بخواهيم و چه نخواهيم زندگي ما را فضاي مجازي پر کرده است و ما ميتوانيم معادل 75 ميليون جمعيت ايران، 75 ميليون منتقد نيز داشته باشيم ونسل امروز در مقايسه با نسل من کاملا متفاوت است. مطالعات جوانان امروز در مقايسه با آنچه که من در جواني در اختيار داشتم، حيرت انگيز است، جوان امروز نسبت به من مطالعات بيشتري دارد.
وي افزود: نظام نقد فيلم، خودش يک سيستم است و بهترين مثالي که براي آن ميتوانم بزنم کامپيوتر است. نقد فيلم هم همين کار را انجام ميدهد. شما يکسري اطلاعات وارد هارد ميکنيد که هسته اصلي، پردازش ميکند و نتيجه يا روي صفحه مانيتور ميآيد يا پرينت ميگيريد و نتيجه را ميبينيد.
دهقان ادامه داد: منتقد مانند کامپيوتري است که مثال زدم، اطلاعات را ميگيرد، پردازش ميکند و نتيجه نقد فيلم ميشود که منتشر ميشود. به نظر من تفاوت امروز و ديروز اطلاعات نسل جديد است که قابل مقايسه با گذشته نيست و ميليونها برابر آن زمان است. از سوي ديگر نسل جديد امکانات ديدن فيلم را به راحتي در اختيار دارد، در حاليکه درگذشته اينگونه نبود. آنچه تفاوت کرده هسته اصلي است، نقد کلاسيک همان هسته مرکزي است که در نقد جديد کمرنگ شده است.
وي بيان کرد: از سوي ديگر نقد اصلا چيز مهمي نيست، چرا که نقد يک نوشته است و ميشود آن را پاره کرد و دور انداخت.آنچه مهم است خود منتقد است و يکي از موضوعاتي که درحال فراموش شدن است، بها دادن به منتقد است نه نقد. چرا که آن ديدگاه از منظر منتقد بايد ديده شود، وقتي نقد ميخوانيم اطلاعيه اداري نميخوانيم. به همين جهت نيز خط مشي کلي و ثابتي براي نقد وجود ندارد و معادل تک تک افراد نظرات متفاوتي وجود دارد و بايد تحمل را هم به آن اضافه کرد. بنابراين نبايد به دنبال شنيدن حرفهاي خودتان از زبان ديگران باشيد، چرا که هر کسي حرف خودش را ميزند. اگر همه نظرها يکي باشد مطمئن باشيد تقلب صورت گرفته است چرا که نظر همه يک شکل نيست.
اين منتقد پيشکسوت ادامه داد: اهميت در مخاطب و منتقد است نه در کاغذ، چرا که شما صاحب سواد، انديشه و شعور هستيد و ميتوانيد سره را از ناسره تشخيص دهيد. نبايد نقد را خواند تا فيلم را فهميد، دراين صورت شما از فيلتر آن منتقد فيلم را ميبينيد نه از ديدگاه خودتان، ضمن اينکه شما نميتوانيد جلوي جريان خروشان امروز را بگيريد. در همين لحظه دهها نقد و صحبت منتشر ميشود درحاليکه براي گرفتن مجله دنياي تصوير بايد يکماه صبر کنيد، بنابراين مهم شما هستيد که بايد تشخيص دهيد چه درست است و چه غلط.
عليرضا محمودي در ادامه با بيان اينکه ميان نقد واظهار نظر تفاوت وجود دارد عنوان کرد: اين که چه تفاوتي ميان نقد واظهار نظر وجود دارد به اين بر ميگردد که نقد تنها نقد ژورناليستي نيست و نقد پژوهشي و دانشگاهي نيز و جود دارد. نقد امروز متکثر شده است و به تعداد آدمها افزايش يافته است. امروز با وجود رسانههاي مجازي آدمها بيشتر از احساسات خود نسبت به يک فيلم مينويسند، اما در نقطه مقابل نقد آکادميک دانش ميخواهد. در دهه 60 رسانهاي نبود و امروز رسانه وجود دارد و به همان تعداد نيز افزايش يافته است.
دهقان نيز بيان کرد: معتقدم جلوي اين آدمها را هم نميتوان گرفت. قبل از جنگ جهاني دوم تلاش زيادي شد تا فيلم را تبديل به يک اثر هنري کنند. در 50 سال اول سينما را کسي به عنوان اثر هنري نميشناخت و کوشش بسياري کردند و امروز درباره فضاي مجازي هم به همين شکل است وبايد تحمل و تلاش کرد. منتقد صاحب ويژگيهاي حرفهاي و دانش است و با بقيه آدمهايي که اظهار نظر ميکنند متفاوت است. اين را نيز مخاطب تشخيص ميدهد. من معتقدم حق با خواننده است و او تصميم ميگيرد که چه کسي منتقد است و چه کسي نيست، ضمن اين که اين تقسيم بندي نيز کار بسيار سختي است. واقعيت اين است که در مورد نقد کلاسيک روال اصلي بر ميگردد به اينکه بايد عاشق سينما باشي و ديگري سواد درک اين ابزار را نيز داشته باشي. در واقع خط رابط بين منتقد و مخاطب سواد و عشق او نسبت به سينماست. از سوي ديگر خلاصه نويسي امروز اهميت يافته است و ديگر مخاطب حوصله طويل خواني ندارد و خود ما نيز به همين شکل هستيم و ديگر طولاني نمينويسيم.
وي گفت: پايه نقد فيلم، تحليل است و پايه تحليل فيلم تحقيق است. در واقع نقد نويسي مانند يک پرونده قضايي است که کلي تحقيق و تحليل وجود دارد و درنهايت قاضي راي نهايي را بر مبناي آن چه که دارد صادر ميکند. نقد کلاسيک نيز همين گونه است، پشت آن تحليل و تحقيق بسياري و جود دارد. در واقع نقد ماحصل يک کار تحقيقي است، ابتدا براساس روش تحقيقي که داريم صاحب يک پرونده از آن فيلمساز و ابزار او ميشويم، بعد روي موضوعات گوناگون تحقيق و تحليل ميکنيم و نظر ميدهيم و درنهايت نيز به نقد ميرسيم.
محمودي نيز با اشاره به اينکه نيازمند تئوريهاي اساسي هستيم اظهار کرد: بايد اين تئوريها را بدانيم تا بتوانيم حرف درستي بزنيم و نقد مناسب بنويسيم و اين درکنار آشنايي کامل با تاريخ سينما جواب خواهد داد. بايد درباره تاريخ سينما آشنايي کامل داشته باشيم و بايد تاريخ سينما را بدانيم و ناگزير از آن هستيم. ميتوان تاريخ سينما را از منظرهاي مختلف نگاه کرد و جز به جز آن را دانست، نگاه تاريخي يعني نگاه منظم و بايد درباره همه آنها اطلاعات داشت.
سعيد عقيقي ديگر منتقد حاضر در اين جلسه نيز بيان کرد: پيشنهاد ميکنم درخلوت خود با يک منتقد که مورد علاقهتان است صحبت کنيد و نقدهاي آنها را بخوانيد. ضمن اين که هيچ دو برگي شبيه به هم نيستند و هر منتقدي با منتقد ديگر کاملا متفاوت است. همه آدمها اگر صادقانه بنويسند شبيه به هم نيستند، مگر اينکه نقدشان تقليد باشد.اتفاقا برخلاف نظر دوستان من معتقدم امروز تعداد کتابهايي که درباره سينما منتشر شده است، برخلاف آنچه که گفته ميشود بسيار زياد بوده است بنابراين بايد مطالعه بسيار داشت.
وي ادامه داد: در اين سرعت مفهوم فرهيختگي پاسخ نميدهد. امروز همه به رسانهها دسترسي دارند و همه ميتوانند بنويسند، اما در کشورهاي مرجع اينگونه نيست، کسي که نظر مينويسد با منتقد متفاوت است و قابل قياس نيست، اگر نقد فيلم را تخصص بدانيم اين موضوع کاملا مشخص است. آدمها به راحتي تبديل به منتقد نميشوند و بايد سالها تلاش کنند تا منتقد وصاحب نظر و صاحب امضا شوند. از سوي ديگر من معتقدم آدمها يک آني در وجودشان بايد باشد که خودشان متوجه آن ميشوند و روي همان بايد تمرکز کنند، اگر درخودتان ميبينيد که ميتوانيد منتقد شويد و آن جز را پيدا کرديد، قطعا در اين زمينه موفق ميشويد.
عقيقي همچنين درباره اينکه آيا با يک قلم و يک نظام فکري ميتوان براي همه فيلمها نقد نوشت گفت: بسياري از فيلمها بر يک مبنايي در سيستم صنعتي امريکا توليد ميشوند و الگوي فيلمسازي آنها با فيلمسازي ما کاملا متفاوت است. نبايد اين دو را با هم مقايسه کرد و با يک نظام فکري براي همه فيلمها نقد نوشت.
دهقان در پايان اين نشست بيان کرد: ما بيش از هر چيز در جريان نقد به منتقد نزديک ميشويم ضمن اينکه نقد بايد کتبي باشد و نقد شفاهي حائز اهميت نيست. در واقع نقد، منتقد را به مخاطب معرفي ميکند، نه فيلمساز را و نه فيلم را؛ چرا که او ديدگاه خود و دنيايي که با آن درگير است را بيان ميکند و اينکه منتقد روي حرف خود بماند و با اين جريانها پيش نرود و تغيير عقيده ندهد مهم است.
ویدیو مرتبط :
در باب تعریف نقد جایگاه منتقد و موضع میز نقد از نگاه مسعود فراستی در اولین برنامه هفت