فرهنگی
2 دقیقه پیش | تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالستشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ... |
2 دقیقه پیش | استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شدبه گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ... |
یزدی: سینماگری با مدیر دولتی عکس نمیگیرد اما سالی ۳ بار در مهمانی سفارت فرانسه است/ کرمپور: مهم نیست پول از کجا میآید، فیلم باید جذاب باشد
به گزارش خبرنگار سینما و تئاتر خبرگزاری فارس، برنامه اینترنتی سی و پنج در آخرین قسمت خود که درباره سیاه نمایی بود به بحثهای دیگری از قبیل فیلم سفارشی، جشنواره های خارجی، پول های خارجی و... هم کشید که متن کامل آن از نظر مخاطبین میگذرد:
*کرم پور: سیاه نمایی به مفهوم جعل واقعیت است
جیرانی: سلام. خیلی خوش آمدید، همان طور که مستحضرید در ابتدای برنامه دوستان اعلام کردند که موضوع این مناظره، «سیاه نمایی در سینمای اجتماعی» است. واژه ی سیاه نمایی از چه تاریخی در سینمای ما، یا در رسانه های ما به کار برده شد و چرا؟
کرم پور: به نظرم آقای یزدی بتوانند بیان کنند که این واژه از چه زمانی به کار برده شد!
یزدی: من حضور ذهن ندارم ولی به گمانم در پنج شش سال اخیر این اصطلاح پر رنگ تر شده است. البته قبلا هم این اصطلاح بود ولی در سالهای اخیر کاربرد آن خیلی جدی تر شد.
کرم پور: من فکر می کنم بیشتر این واژه از موقعی شروع شد که سینمای ایران در جشنواره های جهانی جوایزی را دریافت کرد، یعنی حدود دهه هفتاد! اوایل این اتفاق برای ما خوشایند بود و به آن افتخار می کردیم ولی بعد شروع کردیم به مطرح کردن این موضوع که بعضی از این فیلم ها سیاه نمایی می کنند. به طور کلی سیاه نمایی یعنی یک واقعیتی که که ما آن را جعل می کنیم تا از آن منفعتی ببریم.
جیرانی: تحلیل من این است که استفاده از واژه سیاه نمایی به دوران بعد از اصلاحات بر می گردد. البته تا قبل از دهه هفتاد انتقادهایی از فیلم های جشنواره ها می شد ولی این واژه به کار برده نمی شد و استفاده از این واژه به بعد از دوره اصلاحات و دهه هشتاد بر می گردد. تحلیل من این است که بعد از شکست ایدئولوژی اصلاحات این اصطلاح پدید آمد. حالا با این وجود به نظر شما تعریف سیاه نمایی چیست و چه فیلم هایی با این اسم خطاب می شوند؟
*یزدی: فیلم سیاه نما، فیلم ضدامید است
یزدی: قبل از این خدمت تان عرض کنم که زمانیکه من در خبرگزاری فارس بودم و بعد که به حوزه هنری آمدم حدود هیجده نشست با موضوع سیاه نمایی و سینمای اجتماعی و جشنواره های خارجی برگزار کردم. برایم جالب بود که وقتی در یک فضای آرام و منطقی بحث صورت می گرفت، همه حرف ها(با اختلاف حدود 20 درصدی) یکی می شد. علت این موضوع این بود که استدلال ها شنیده می شد، هم ما استدلال های آنها را می شنیدیم و هم آنها استدلال های ما را می شنیدند.
به نظر من همان گونه که آقای کرم پور گفتند، سیاه نمایی به فیلمی گفته می شود که در آن اغراق وجود دارد و قلب واقعیت و از اینها مهمتر فیلمی است ضد امید. فیلم تلخ لزوما سیاه نیست. ما فیلم هایی داشته ایم که با وجود اینکه تلخ بوده اند خیلی هم تکریم شده اند و به هیچ وجه جزو فیلم های سیاه قرار نمی گیرند. کاری که فیلم های سیاه نما می کند این است که امید را از مخاطبش می گیرد و این اتفاق خیلی اتفاق بدی است. بارها در دین ما تاکید شده که نا امیدی بدترین و بزرگترین گناه است.
*کرم پور: خیلی از فیلم هایی که به خاطر سیاه نمایی توقیف می شوند، اگر اجازه نمایش پیدا کنند اصلا دیده نمی شوند
کرم پور: من با بخشی از تعریفی که آقای یزدی فرمودند موافقم و فقط با این قسمت از حرفشان که فرمودند ما در مناظرات و نشست ها گاهی اوقات به جایی می رسیدند که حرف ها یکی می شده، دلیلش این بوده که آن فضای تندی که بعضی مواقع خود شما و دوستانتان در مطبوعات درست می کنید، این فضا گاهی اینقدر تند می شود که به هیچ وجه نمی توان در آن صحبت کرد. این موضوع خیلی خوبه که امروز و در اینگونه نشست ها این موضوعات مطرح می شود. این اتفاق، خیلی اتفاق خوبی است و من همیشه این موضوع را به فال نیک می گیرم. اما به گمان من؛ علاوه برا تعاریف سیاه نمایی وجوه دیگری هم دارد، یعنی اینکه اولا ما باید ببینیم که چه قدر باید به این پدیده حمله کنیم و اصلا چه قدر قابل حمله است.
جیرانی: معذرت می خواهم! یک تعریف از سیاه نمایی برای ما بفرمایید!
کرم پور: همان ابتدا سیاه نمایی را تعریف کردم. به گمان من، اگر یک فیلمی در جامعه پایگاه نداشته باشد خود به خود طرد می شود. خیلی از این فیلم هایی که به خاطر سیاه نمایی توقیف می شوند، اگر به آنها اجازه نمایش بدهند، اصلا دیده نمی شوند. یعنی اگر فیلمی با فطرت انسان، با ارزشهای اخلاقی جامعه و خانواده مغایرت داشته باشد، این فیلم که درون جامعه هیچ جایگاهی ندارد، در واقع دیده هم نخواهد شد، پس چه نیازی وجود دارد که جلوی پخش این فیلم گرفته شود. من بیشتر از همه قائل به این هستم که شما خودتان با منع کردن و حمله های تند به این فیلم ها باعث بزرگ شدن این فیلم ها شده اید!
جیرانی: قبل از اینکه آقای یزدی پاسخ شما را بدهد، من برای رسیدن به تعریفی واحد از سیاه نمایی، طبق گفته های شما اینگونه بیان می کنم: فیلمی که مسائل اجتماعی را تلخ و تیره بیان می کند و راه مفری برای نجات جامعه باقی نمی گذارد، فیلم هایی هستند که می توانیم آهنها را با عنوان سیاه نما اطلاق کنیم.
چرا در زمانی که «بدوک» نمایش داده شد که بسیار فیلم تیره، تلخ و سیاهی است و در انتهای آن نیز هیچ گونه راهی وجود ندارد، کسی واژه سیاه نما را برای این فیلم به کار نبرد؟
*یزدی: فیلم امیدوارانه را فیلم سفارشی می دانند
یزدی: من «بدوک» را ندیدم، ولی یک نکته ای راجع به تمامی فیلم ها وجود دارد و آن این است که این مورد با جهان بینی کارگردان ارتباط مستقیم دارد. یعنی جهان بینی یک طیفی از کارگردان های ما کلا ضد امید است. اینها در واقع با امید مشکل دارند و فیلم های امیدوارانه را فیلم های «سفارشی» تلقی می کنند. شما فراموش نکنید که بحث امید در سینما و در فیلم را تنها به اصطلاح دلواپس ها، اصولگراها و رسانه های اصولگرا بیان نکردند. ببینید این مسئله اینقدر پر رنگ می شود که آقای روحانی وقتی رییس جمهور می شوند اولین درخواست شان از سینماگران راجع به این مسئله است. این موضوع بسیار موضوع گسترده و فراگیری است. من می توانم مستندها و یا فیلم هایی را برای شما مثال بزنم که به شدت صریح، منتقدانه و تلخ هستند. اصلا من به آزادی بیان و نقد صریح معتقدم، اما نقد! یک مستندی راجع به سیستان و بلوچستان ساخته شده است که به شدت صریح است، اما در پایان فیلم شما به هیچ وجه احساس بن بست نمی کنید، احساس نمی کنید که همه چیز به پایان رسیده است.
*فیلمهای سیاه نما فیلمهای نقادانه نیست
مثلا «چهارشنبه، 19 اردیبهشت» این فیلم به شدت تلخ بود! این فیلم سه اپیزود داشت، که من با یک اپیزود آن مشکل دارم. شما ببینید یک آدمی در این فیلم وجود دارد که در شرایط خیلی سخت و خیلی تلخ، می خواهد یک کاری انجام دهد، می خواهد یک اتفاقی را رقم بزند و این فیلم سیاه نیست، علیرغم اینکه این فیلم خیلی تلخ و نقادانه است! گاهی اوقات ما نقد را با غُر زدن اشتباه می گیریم ولی واقعیت این است که نقد فرق می کند. این فیلم های اجتماعی ما، فیلم های نقادانه ای نیستند، حتی به نظرم فیلم اعتراضی هم نیستند. فیلمی نقادانه است که بتواند همه چیز را در کنار هم نشان دهد، شما نمی توانید که در یک فیلم اینگونه نشان دهید که ما در کشوری زندگی می کنیم که در آن همه چیز مشکل ایجاد می کند. اصلا به گمان اینکه این نظر شما است، اما باید در نظر بگیری که با ساخت این فیلم چه اتفاقی برای مخاطبین شما خواهد افتاد!؟ در بحث سیاه نمایی مشکل اساسی من با مخاطب می باشد. ساخت این فیلم ها مخاطبین را دچا مشکل خواهد کرد. شما به فیلم های جشنواره یک نگاهی بیندازید، حتی خود شما هم این مسئله را بیان کردید، البته شما واژه تلخ را برای آنها به کار بردید! واقعا سه از این فیلم ها را هم پشت سر هم نمی توان تحمل کرد. علت این موضوع چیست!؟ حتی دو از این فیلم ها را هم نمی توان پشت سر هم تحمل کرد!؟
جیرانی: نظرات شما را می شنویم آقای کرم پور!
کرم پور: من فکر می کنم اینکه شما بیان می کنید نمی توان سه تا از این فیلم ها یا دو تا از آنها را تحمل کرد، به سلیقه بر می گردد. امسال پانصد هزار نفر فیلم های جشنواره را دیده اند.
یزدی: نظر خیلی از این افراد همین بوده است
*کرم پور: اگر مردم این فیلم ها را دوست ندارند چرا امسال فروش سه برابر داشتیم؟/ یزدی:کمدی ها می فروشند
کرم پور: شما که آماری نداری؟ شما نمی توانید از منظر خودتان قضاوت کنید و از زبان مردم حکم صادر کنید. اگر که مردم این فیلم ها را دوست ندارند پس چرا امسال فروش عید سه برابر می شود!؟ پس مردم به سینما می روند و فیلم ها را می بینند.
یزدی: کمدی ها به این فروش رسیده اند!
کرم پور: اصلا کمدی یا غیر کمدی، همین فیلم هاست دیگه!
جیرانی: البته «ابد و یک روز» و «بادیگارد» هم فروختند!
یزدی: خُب وقتی با فیلم های کمدی مقایسه می کنید حتی «ابد و یک روز» هم در جایگاه چهارم قرار می گیرد.
جیرانی: به هر حال با فروش حدود چهار میلیار جزو فیلم های پر فروش قرار گرفته است.
کرم پور: منظور این است که مثلا همین فیلم «ابد و یک روز» فیلم اول مرد
ویدیو مرتبط :
فیلم عکس شاه بر دیوار سفارت انگلیس!!!