مذهبی
2 دقیقه پیش | پیشگویی امام صادق (ع) از فتنه های آخرالزمان و راه های مقابله باآن!به گزارش «شیعه نیوز»، باور و پذیرش این واقعیت ها برای سخت است که قبول کنیم امروز ما در دنیایی زندگی می کنیم که آلودگی های روحی، دامان همه بشریت را فرا گرفته است، حفظ ایمان ... |
2 دقیقه پیش | تصویر کعبه در 140 سال پیشچقدر زیبا ، ساده و بی آلایش با این تصویر چقدر آدمی احساس آرامش میکنه چه برسه به اینکه اونجا حضور داشتی ، ولی امروزه روز . . . . . لعنت خدا بر آل سعود |
وقتی خدا بخواهد …
حضرت زكریا، از سلسله انبیای ابراهیمی است و در قرآن كریم همتای سایر پیامبران ابراهیمی به هدایت خاص، صلاح و فضیلت جهانی موصوف شده است.(1)
مقصود از صلاحِ مزبور، صالح بودن گوهر وجودی است، نه صرف داشتن عمل صالح، زیرا در فرهنگ قرآن، بین عمل صالح داشتن، و صالح بودن گوهر ذات، فرق وافر است. قرآن درباره صلاح وجودی زكریا (علیهالسلام) میفرماید: “و زكریا و یحیی و عیسی و الیاس كلٌّ من الصالحین.”(2)
در قرآن كریم، حضرت زكریا به عنوان بنده خاص الهی كه با رحمت ویژه حقّ قرین است، نام برده شد: “ذكر رحمت ربّك عبده زكریا.”(3)
مریم(علیهاالسلام) كه صَفْوهی خداست و تطهیر مخصوص الهی نصیب وی شد، پاسی از عمر پربركت خود را تحت كفالت زكریا(علیهالسلام) گذراند، كه این تكفّل نیز به مَدَد غیبی و عنایت خاص الهی به زكریا(علیهالسلام) سپرده شد و خداوند با لطف مخصوصِ خویش به نزاع و تخاصم طرفداران و داوطلبان كفالتِ مریم(علیهاالسلام) خاتمه داد و حضرت زكریا را كفیل مریم قرار داد: “و ما كنت لدیهم اذ یلقون اقلامهم ایهم یكفل مریم و ما كنت لدیهم اذ یختصمون”(4)، “فتقبّلها ربُّها بقبول حسنٍ و انبتها نباتاً حسناً و كفَّلها زكریا.”(5)
كفالت زكریا نسبت به مریم(علیهماالسلام) نه تنها بركاتی را برای مریم به همراه داشت، بلكه زمینه بسیاری از فیضهای خاص را برای خود زكریا فراهم كرد، زیرا زكریا كه عهدهدار سرپرستی مریم بود و كسی غیر از وی با آن مَلَكه عِفّت و حَیا در تماس نبود، هر وقت بر مریم(علیهاالسلام) وارد میشد روزیِ خاص الهی را نزد وی حاضر میدید: “كلّما دخل علیها زكریا المحراب وجد عندها رزقاً.”(6)
حضور رزقْ بدون توسّل به اسبابِ عادی، خَرقِ عادت است كه از كرامات اولیا محسوب میگردد، از این رو مریم در پاسخ زكریا(علیهماالسلام) كه این روزی از كجا برای تو مُیسّر شده است؟ گفت: آن روزی از نزد خداوند است، تحقیقاً خداوند هر كس را بخواهد بدون محاسبههای عادی روزی میدهد: “قال یا مریم انّی لك هذا قالت هو من عندالله انّ الله یرزق من یشاء بغیر حسابٍ.”(7)
یعنی برای رازقْ بودن خداوندی كه مُسَبِّبِ همهی اسباب و علل است، نیازی به توسّل به اسباب عادی نیست، گرچه هیچ كاری بدون سبب نیست، لیكن همه اسباب و علل برای همه مردم شناخته نیست.
مشاهده چنان كرامتی زكریای سالمند و فرتوت را وادار كرد تا از خداوند فرزند صالح و طَیب طلب كند، زیرا هم استجابت دعاهای خود را آزموده بود و هم خَرقِ عادت را درباره كیفیت ارتزاق مریم (علیهاالسلام) دیده بود، و از طرفی وارث نداشتن و ترقّب و انتظار بستگانی كه میراث بَری آنها خوشایند زكریا(علیهالسلام) نبود، سبب شد تا آن حضرت از خداوند مَنّان، فرزند طَیب طلب كند: “هنالك دعا زكریا ربَّه قال ربّ هب لی من لدنك ذریة طیبةً انّك سمیع الدعاء.”(8)
معنای سمیع بودن خداوند نسبت به همه گفتارها غیر از سمیع دعا بودن ذات اقدس خداوند است، زیرا معنای سَمع، عام شهود و آگاهی از اصل اصوات، كلمات است، ولی معنای سَمْع دعا، ترتیب اثر دادن و آن را شنیده گرفتن و گوش به خواهش داعی دادن است كه در محاورهها نیز معهود است.
خرق عادت در اعطای فرزند به زكریا
اعتماد زكریا(علیهالسلام) به قدرت بیكران الهی از یك سو و اعتقاد وی به اجابت نیایش با خَرْق عادت از سوی دیگر، باعث شد تا وی درباره خواسته خود، به فقدان بسیاری از علل و اسباب عادی اشاره كند، تا اعتقاد راسخ خویش را به قدرت لایزال الهی و خرق عادت، ابراز دارد، از این رو به خداوند گفت: “ربّ انّی وهن العظم منّی واشتعل الرأس شیباً و لم اكن بدعائك ربِّ شقیاً * و انّی خفت الموالی من ورائی و كانت امرأتی عاقراً فهب لی من لدنك ولیاً * یرثنی و یرث من ال یعقوب واجعله ربّ رضیاً.”(9) در این نیایش به فقدان بسیاری از علَل اِعْدادی و اسباب عادی اشاره شده است، مانند:
1ـ ضعف نیروی جسمانی از طرف مرد كه باید از صلب و ترائب وی مادّه تكوّن فرزند بیرون آید، زیرا كسی كه استخوان بدن وی كه محكمترین عضو محسوب میگردد، سست شود، سایر اعضاء حتماً ناتوان شده و به سستی گراییده است، از این رو موی سر كاملاً سفید شده كه همین سفیدی مو، پیامآور فرتوتی و نزدیكی رحلت است.
2ـ سالمندی و كهنسالی زن كه باید زهدان وی، قرارگاه نطفه شود و با جهاز خاصّ زنانه آن را بپروراند و با پشت سر گذاشتن تطوّرات گوناگون، زمینه صورتگری مُصَوِّرِ آسمانی را فراهم كند. وقتی دوران عمرِ زن از حدّ مُعین گذشت، دستگاه رَحِم وی برای پذیرش و پرورش جنین آماده نیست.
3ـ همسر زكریا(علیهالسلام) نه تنها در حال نیایش وی، به لحاظ سالمندی از تحمّل بار جنین ناتوان گشته بود، بلكه در دوران جوانی و ایام قابلیت بارداری، عقیم و نازا بود و هم اكنون گذشته از نازایی دیرین، كهنسال هم هست.
بررسی این امور اِعدادی و نیز سایر اسباب عادی نشان میدهد كه اگر از چنان مرد و چنین زنی، فرزندی متولّد گردد، جز از راه خَرْقِ عادت نخواهد بود و این كار بدون اِمداد غیبی صورت پذیر نیست، و زكریا(علیهالسلام) با كمال اعتماد به خداوند عرض كرد: من از اجابت نیایش توسّط شما ناامید، رنجور و دردمند نیستم، زیرا سوابق و لواحقِ كرامتِ غیبی شما را كاملاً به یاد دارم و اجابت خواستهام را در فضای اِمداد آسمانی، میسر میدانم.
از این رو هنگامی كه خداوند به حضرت زكریا(علیهالسلام) مژده فرزند میدهد، وی با تعجب عرض میكند: چگونه برایم فرزند پدید میآید، در حالی كه همسرم اكنون پیر و از كار افتاده است، و در گذشته نیز عقیم و نازا بوده است، و من هم در پیری و سالمندی از حدّ گذشتهام؟: “یا زكریا انا نبشّرك بغلامٍ اسمه یحیی لم نجعل له من قبل سمیاً * قال ربّ انّی یكون لی غلامٌ و كانت امرأَتی عاقراً و قد بلغت من الكبر عتیاً”.
خداوند فرمود: آن كار (اعطای فرزند به پدر و مادر فاقد شرایط عادی) بر من آسان است، چون مهمتر از آن را انجام دادهام و آن این كه تو را آفریدم در حالی كه هیچ چیزی نبودی: “قال كذلك قال ربُّك هو علی هینٌ و قد خلقتك من قبل و لم تك شیئاً”(10)
یعنی معدوم را موجود كردن، دشوارتر از آن است كه موجود ضعیف فاقد بعضی از اسباب و عِلل اعدادی را(كه داشتن پدر و مادر واجد شرایط باشد) به صورت یك نوزاد درآوردن. البته چیزی برای خداوند دشوار نیست و همه امور برای او یكسان و آسان است، زیرا در برابر قدرتِ غیرمتناهی كه با اراده كار میكند، نه با ابزار و آلات و تداركات، هیچ تفاوتی راه ندارد.
حضرت زكریا(علیهالسلام) با دریافت وحی الهی و مژدهی اجابت دعا، به چند مطلب آگاه شد:
1ـ میلاد فرزند و پسر بودن او .
2ـ این كه نام او یحیی است و نامگذاری او از طرف خداست.
3ـ این كه چنین نامی تاكنون سابقه نداشته است. در نتیجه فرزندی به او داده میشود كه جامع كمالهای انسانی بوده و واجد همه خصوصیتهای خواسته وی، مانند مَرْضیّ بودن، طیب بودن و … خواهد بود.
زكریا(علیهالسلام) برای آگاهی از زمان این حوادث غیبی و غیر مترقّب، درخواست نشانهای اعجاز آمیز كرد، تا با پدید آمدن آن، براعت استهلالی باشد برای ظهور خواستههای اصلی وی؛ از این رو به خداوند عرض كرد: برای من نشانهای قرار ده: “قال ربّ اجعل لی ایةً.” خداوند فرمود: نشانه تو آن است كه سه شب (شبانه روز) نمیتوانی سخن بگویی، در حالی كه هیچ نقصی در گویایی و دستگاه ناطقه تو پدید نمیآید: “قال ایتك الاّ تكلّم الناس ثلث لیالٍ سویاً”(11).
گاهی با نقص طبیعی دستگاه بدن، مانند فرتوتی و كهنسالی و عقم، فرزند سالم و كامل پدید میآید، و زمانی با سلامت طبیعی دستگاه بدن، قدرت گویایی گرفته میشود؛ هر كدام از نفی غیر عادی، یا اثبات غیر عادی، خرق عادت و كرامت خواهد بود.
نكتهی شایان توجه آن كه توان كلام عادی و گفتار با مردم، از زكریا(علیه السلام) سلب میشود، ولی قدرت مناجات، ذكر، شكر و نیایش وی با خدا قطع نمیگردد.
زكریا(علیهالسلام) با دریافت چنان بشارت و چنین علامت، در پرتو محاورهی الهی، از محرابِ عبادت و دعا به طرفِ قوم خود بیرون آمد و به آنان از طریق اشاره دستور داد كه بامداد و شامگاه، خداوند را تسبیح كنید: “فخرج علی قومه من المحراب فاوحی الیهم ان سبّحوا بكرةً و عشیاً.”(12) منظور از تسبیح یا خصوص تنزیه و یا نماز است كه مظهر تسبیح خداست.
ویدیو مرتبط :
اگر خدا بخواهد