مذهبی
2 دقیقه پیش | پیشگویی امام صادق (ع) از فتنه های آخرالزمان و راه های مقابله باآن!به گزارش «شیعه نیوز»، باور و پذیرش این واقعیت ها برای سخت است که قبول کنیم امروز ما در دنیایی زندگی می کنیم که آلودگی های روحی، دامان همه بشریت را فرا گرفته است، حفظ ایمان ... |
2 دقیقه پیش | تصویر کعبه در 140 سال پیشچقدر زیبا ، ساده و بی آلایش با این تصویر چقدر آدمی احساس آرامش میکنه چه برسه به اینکه اونجا حضور داشتی ، ولی امروزه روز . . . . . لعنت خدا بر آل سعود |
چرا با وجود هزاران شاهد در غدیر خم پس از رسول خدا با حضرت علی بیعت نشد؟
بازدید : 0
منبع: مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
سوال
اگر به قول شیعه در غدیر خم چندین هزار نفر حضور داشتند، چرا بعد رسول خدا (ص) با ابوبکر بیعت کردند؟ آیا همه این افراد، سخنان رسول خدا را آن هم بعد از چند روز فراموش کردند؟
پاسخ
پاسخ:
هیچ یک از کسانی که در واقعه غدیر خم حضور داشتند، سخنان رسول خدا را فراموش نکرده بودند؛ بلکه برخی به خاطر ترس از جان و مال و برخی دیگر به خاطر حبّ دنیا و ریاست، و یا به خاطر بغض و کینه ای که از امیر المؤمنین علیه السلام در سینه داشتند، خود را به فراموشی زدند؛ چنانچه غزالی، عالم مشهور اهل سنت در باره پیمان شکنی عمر بن خطاب می گوید:
من خطبته فی یوم غدیرحم باتفاق الجمیع وهو یقول: « من کنت مولاه فعلی مولاه » فقال عمر بخ بخ یا أبا الحسن لقد أصبحت مولای ومولی کل مولی فهذا تسلیم ورضی وتحکیم ثم بعد هذا غلب الهوی تحب الریاسة وحمل عمود الخلافة وعقود النبوة وخفقان الهوی فی قعقعة الرایات واشتباک ازدحام الخیول وفتح الأمصار وسقاهم کأس الهوی فعادوا إلی الخلاف الأول: فنبذوه وراء ظهورهم واشتروا به ثمناً قلیلا.
سر العالمین وکشف ما فی الدارین، ابوحامد غزالی، ج1، ص4، باب فی ترتیب الخلافة والمملکة
از خطبه های رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) خطبه آن حضرت به اتفاق همه مسلمانان در روز عید غدیر خم است که در آن فرمود: هر کس من مولا و سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست او است. عمر پس از این فرمایش رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به علی (علیه السلام) این گونه تبریک گفت:
«افتخار، افتخار ای ابوالحسن، تو اکنون مولا و رهبر من و هر مولای دیگری هستی. »
این سخن عمر حکایت از تسلیم او در برابر فرمان پیامبر و امامت و رهبری علی (علیه السلام) و نشانه رضایتش از انتخاب علی (علیه السلام) به رهبری امت دارد؛ اما پس از گذشت آن روز ها، عمر تحت تأثیر هوای نفس و علاقه به ریاست و رهبری خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مکان اصلی تغییر داد و با لشکر کشی ها، برافراشتن پرچم ها و گشودن سرزمین های دیگر، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلی هموار کرد و [مصداق این آیه قرآن شد: ]
پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن، بهایی ناچیز به دست آوردند، و چه بد معامله ای کردند.
این کتاب را در این سایت نیز می توانید پیدا کنید:
http: //www. alwarraq. com
البته ذهبی، یکی دیگر از بزرگان اهل سنت، همین مطلب را از غزالی نقل کرده ؛ اما مثل همیشه دستان امانت دارش تغییراتی را به نفع عمر بن الخطاب اعمال کرده است.
رک: سیر أعلام النبلاء، ج 19، ص 328، ترجمه ابوحامد غزالی.
ضمن این که بسیاری از مسلمانان؛ همانند فاطمه زهرا، سعد بن عباده و. . . تا آخر عمر و برخی دیگر تا ماهها بعد با ابوبکر بیعت نکردند؛ ولی بعد از آن که ابوبکر به قدرت کامل رسید، با زور شمشیر و سرنیزه مخالفین را مجبور به بیعت کردند.
چنانچه محمد بن اسماعیل بخاری در صحیح ترین کتاب اهل سنت بعد از قرآن در باره عدم بیعت حضرت زهرا سلام الله علیها و ناراحتی آن حضرت از دست ابوبکر می نویسد:
فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ - صلی الله علیه وسلم - فَهَجَرَتْ أَبَا بَکرٍ، فَلَمْ تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حَتَّی تُوُفِّیت.
صحیح البخاری، ج4، ص42، ح 2862-
فاطمه دختر رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از دست ابوبکر ناراحت شد، و تا زمانی که از دنیا نرفته بود، از دست او ناراحت بود.
و نیز در باره تخلف بسیاری دیگر از صحابه می نویسد:
حِینَ تَوَفَّی اللَّهُ نَبِیهُ - صلی الله علیه وسلم - إِلاَّ أَنَّ الأَنْصَارَ خَالَفُونَا وَاجْتَمَعُوا بِأَسْرِهِمْ فِی سَقِیفَةِ بَنِی سَاعِدَةَ، وَخَالَفَ عَنَّا عَلِی وَالزُّبَیرُ وَمَنْ مَعَهُمَا.
صحیح بخاری، ج8، ص 26، کتاب المحاربین.
زمانی که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از دنیا رفت، تمامی انصار با مخالفت کردند و در سقیفه بنی ساعده جمع شدند، و نیز علی (علیه السلام) و زبیر و کسانی که همراه آن ها بودند، با ما مخالفت کردند.
و اما موارد دیگر:
پاسخ اجمالی:
الف: امیر المؤمنین علیه السلام، حسادت دیگران را سبب دور شدن خلافت از خودش می داند:
فَإِنَّهَا کانَتْ أَثَرَةً شَحَّتْ عَلَیهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ. نهج البلاغة، خطبة 162-
ب: کینه قریش از کشته شدن پهلوانانشان توسط امیر المؤمنین علیه السلام:
فقال عثمان: ما أصنع إن کانت قریش لا تحبکم، وقد قتلتم منهم یوم بدر سبعین. شرح نهج البلاغة، ج 9، ص 23 و التذکرة الحمدونیة، ابن حمدون (متوفای 608ه ) ج 7، ص 168-
ج: انتقام پیامبر از امیر المؤمنین علیه السلام:
اللَّهُمَّ انّی اسْتَعْدیک عَلی قُرَیش، فَاِنَّهُمْ اضْمَرُوا لِرَسوُلِک صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَالِهِ ضُروُباً مِنَ الشَّرِّ وَالْغَدْرِ، فَعَجَزوُا عَنْها، وَحُلْتَ بَینَهُمْ وَ بَینَها، فَکانَتِ الْوَجْبَةُ بی ، وَالدَّآئِرَةُ عَلَی.
شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج 20، ص 298-
پاسخ تفصیلی:
یکی از شبهاتی که در طول قرون گذشته همواره از سوی اهل سنت و به ویژه وهابیت مطرح شده است این شبهه است که اگر امیر المؤمنین علیه السلام از سوی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم به عنوان جانشین انتخاب شده بود، معقول نبود که صحابه با آن مخالفت و از بیعت با آن حضرت امتناع ورزند. چطور شد که با این همه نصوصی که شما ادعا می کنید، بازهم خلافت به امام علی علیه السلام نرسید؟
علمای شیعه جواب های مختلفی از این شبهه داده اند که به چند جواب به صورت مختصر اشاره می کنیم.
بخل عده ای، سبب شد که امام به خلافت نرسد:
همانگونه که اشاره شد، این شبهه سخن جدیدی نیست که به تازگی مطرح شده باشد؛ بلکه در طول تاریخ و حتی در زمان خود امیر المؤمنین علیه السلام نیز مطرح بوده است.
شخصی از طایفه بنی اسد از امام علی علیه السلام سؤال کرد:
چگونه شما را که از همه سزاوارتر بودید از مقام خلافت کنار زدند؟
کیف دفعکم قومکم عن هذا المقام وأنتم أحق به؟
حضرت در پاسخ فرمود:
یا أَخَا بَنِی أَسَدٍ إِنَّک لَقَلِقُ الْوَضِینِ تُرْسِلُ فِی غَیرِ سَدَدٍ وَ لَک بَعْدُ ذِمَامَةُ الصِّهْرِ وَ حَقُّ الْمَسْأَلَةِ وَ قَدِ اسْتَعْلَمْتَ فَاعْلَمْ أَمَّا الِاسْتِبْدَادُ عَلَینَا بِهَذَا الْمَقَامِ وَ نَحْنُ الاَعْلَوْنَ نَسَباً وَ الأَشَدُّونَ بِالرَّسُولِ ص نَوْطاً فَإِنَّهَا کانَتْ أَثَرَةً شَحَّتْ عَلَیهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ آخَرِینَ وَ الْحَکمُ اللَّهُ وَ الْمَعْوَدُ إِلَیهِ الْقِیامَةُ
وَ دَعْ عَنْک نَهْباً صِیحَ فِی حَجَرَاتِهِ
وَ لَکنْ حَدِیثاً مَا حَدِیثُ الرَّوَاحِلِ
نهج البلاغة، خطبة 162، نهج البلاغه محمد عبده، ج2، ص64 و شرح ابن أبی الحدید، ج9، ص 241 و علل الشرایع، ج1، ص146-
ای برادر بنی اسدی! تو مردی پریشان و مضطربی که نابجا پرسش میکنی؛ اما در عین حال احترام خویشاوندی و بستگی برقرار، و حق پرسش محترم است. اکنون که می خواهی بدانی، پس بدان که که آن ظلم و خودکامگی که نسبت به خلافت بر ما تحمیل شد، در حالی بود که ما را نسب برتر و پیوند خویشاوندی با رسول خدا (ص) استوارتر بود؛ جز خودخواهی و انحصارطلبی چیز دیگری نبود که: گروهی بخیلانه به کرسی خلافت چسبیدند، و گروهی سخاوتمندانه از آن دست کشیدند، داور خداست، و بازگشت همه ما به روز قیامت است.
سپس حضرت امیر صلوات الله علیه به شعر امرء القیس استناد می جوید ومی فرماید:
واگذار، داستان تاراج آن غارتگران را و به یاد آور داستان شگفت دزدیدن شترهای سواری را. . . .
کینه قریش از کشته شدن پهلوانانشان توسط امیر المؤمنین علیه السلام:
اسلام در آغاز با مشکلات بسیاری مواجه بود که از جمله آن ها مخالفت سران قریش و بزرگان از مشرکین بود که نمی خواستند با ظهور اسلام قدرت و مکنتی را که سالها در اختیارشان بود، از دست بدهند. آن ها با تمام توان در برابر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و پیشرفت اسلام ایستادگی و برای رسیدن به هدفشان از هیچ تلاشی دریغ ننمودند.
ولذا با ورود پیامبر اسلام به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، آن ها احساس خطر بیشتری کردند و به همان اندازه تلاششان را نیز بیشتر کردند؛ تا جایی که با راه انداختن جنگ های متعدد برای اسلام مشکلات فراوانی را ایجاد کردند.
امیر المؤمنین علیه السلام در این جنگ ها به تنهایی به اندازه تمام سربازان مسلمان از خود جانفشانی نشان داد و سران کفر را یکی پس از دیگری به هلاکت رساند. شمشیر برّان حیدر کرّار پهلوانانی را به زمین زد که از سران کفر به حساب می آمدند و با کشته شدن آن ها بود که دین نوپای اسلام به مرور سراسر جزیرة العرب را فراگرفت و مشرکان قریش را برای همیشه مغلوب و سر شکسته کرد.
آن حضرت در جنگ بدر ده ها نفر از قر
ویدیو مرتبط :
خطبه حضرت رسول در روز عید غدیر خم ...