دست‌نوشته‌های منتشرنشده سمندریان در یک مجله


تازه‌ترین شماره ماهنامه هنرهای نمایشی «پاراگراف» با پرونده ویژه‌ای درباره زندگی شخصی و هنری حمید سمندریان منتشر شد.

به گزارش ایسنا، در این شماره که ویژه فروردین و اردیبهشت 95 است، همزمان با ماه تولد حمید سمندریان (اردیبهشت‌ ماه) منتشر شده شامل مطالب متفاوتی درباره این استاد تئاتر است.

این مجله با نوشتارهایی از علی رفیعی، پرویز پورحسینی، بهروز غریب‌پور، محمدعلی سجادی، حسین پاکدل، حمید لبخنده، محمد رحمانیان، مجید رضاییان، حسین سلیمی، احمد ساعتچیان، رامتین شهبازی و تورج ثمینی‌پور به ابعاد مختلف زندگی سمندریان پرداخته است.

در کنار این مطالب، عکس‌های متنوعی از دوره‌های مختلف زندگی این هنرمند منتشر شده که برخی از آن‌ها عکس‌های آثار اوست و بعضی دیگر نیز تصاویری خانوادگی و کمتر دیده شده است.

همچنین انتشار نمایشنامه «مخاطب خاص» نوشته علی شمس که بر اساس گفت‌وگو و دست‌نوشته‌های منتشر نشده سمندریان نگاشته شده، از دیگر بخش‌های این پرونده است که با عنوان «به مدد عشق از خاک بیرونم بکش» منتشر شده است.

در بخشی از این مجله که به صاحب امتیازی و مدیرمسؤولی بهاره برهانی و سردبیری محمدرسول صادقی منتشر می‌شود، آلبوم خاطرات حمید سمندریان نگاشته شده است.

همچنین گفت‌وگویی مفصل با منصوره سمندریان، خواهر زنده‌یاد حمید سمندریان و مادر شهید علی سمندریان از دیگر بخش‌های این پرونده مفصل است.

منصوره سمندریان در آستانه 85 سالگی تولد برادرش گفت‌وگویی تفصیلی درباره حضور او در خانواده انجام داده است.

علی رفیعی دیگر هنرمند برجسته تئاتر در بخشی از یادداشتی که برای سمندریان نوشته، آورده است: «خیابان باریک جلوی تماشاخانه ایرانشهر در یکی از روزهای پاییز سال 89. حمید سمندریان، سخت متفکر و سردرگریبان، در حالی که نگاهش را به زمین دوخته بود در کمرکش همان خیابان به سمت من می‌آمد. از دور از او پرسیدم:

-به چی فکر می‌کنی؟

حمید سربلند کرد، زیاد سرحال نبود. با این وجود، چشم‌هایش برقی زد و خنده کودکانه‌اش صورتش را روشن کرد. طفره رفت تا پاسخ ندهد. محض سر به سرگذاشتن، سماجت ورزیدم. به یک باره جدی شد، صدایش زنگ آزرده‌ای به خود گرفت. خمشگین، از همان خشم‌هایی که گاه‌به‌گاه به سراغ حمید می‌آمد، گفت:

- به همان چیزی فکر می‌کنم که اگر تو به آن فکر نکنی، تعجب می‌کنم. و سپس ادامه داد:

داشتم فکر می‌کردم که چه کار کنم که جبران تمام این سال‌های تباه شده را بکنم؟ سال‌هایی که کار نکردم، که کار نکردیم، که نه خودمان و نه حرفه و هنرمان را جدی نگرفتند ...»

به گزارش ایسنا، زنده‌یاد حمید سمندریان متولد 9 اردیبهشت‌ ماه 1310 بود که در خانواده‌ای سنتی اما روشنفکر چشم به جهان گشود. او در دوره نوجوانی به تئاتر و موسیقی گرایش پیدا کرد و نزد استاد ذو‌الفنون نواختن ساز را آغاز کرد. بعد از تحصیلات متوسطه برای ادامه تحصیل به کشور آلمان رفت و از آنجا که به پدرش قول داده بود ابتدا در رشته مهندسی تحصیل کند و بعد به دنبال هنر برود، در رشته مهندسی شوفاژسانترال فارغ‌التحصیل شد اما هرگز از این مدرک استفاده‌ای نکرد. او پس از آن به تحصیل تئاتر پرداخت و بعد از بازگشت به ایران به عنوان پدر تئاتر مدرن ایران فعالیت خود را آغاز کرد. هر چند حمید سمندریان نیز همچون بسیاری دیگر از هنرمندان آرزوهای بسیاری را به خود به خاک برد اما مهمترین دستاورد زندگی او پرورش دست کم پنج نسل از هنرمندان تئاتر است. او در دوره فعالیت خود نمایش‌های گوناگونی از جمله «ملاقات بانوی سالخورده»، «دوزخ»، «اشباح»، «مرده‌های بی‌کفن و دفن»، «باغ‌وحش شیشه‌ای»، «طبیب اجباری»، «لئوکادیا»، «آندورا»، «مرغ دریایی»، «کرگدن»، «بازی استریندبرگ»، «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی»، «دایره گچی قفقازی» و ... با به صحنه برد و با ترجمه‌های خود نویسندگان مختلفی از جمله فردریش دورنمات را به تئاتر ایران معرفی کرد.

وی نیز مانند تعدادی از هنرمندان در سال‌های اولیه بعد از انقلاب اجازه فعالیت نداشت و این چنین بود که در سال 60 با کمک تعدادی از دوستان و شاگردانش رستورانی را در خیابان کاخ آن زمان (فلسطین فعلی) دایر کرد رستورانی که طعم و بوی تئاتر داشت.

سمندریان همچنین در کنار فعالیت‌های نمایشی‌اش فیلمی را با نام «تمام وسوسه‌های زمین» کارگردانی کرد اما این تنها تجربه فیلمسازی او بود. وی تیرماه 1391 بعد از یک دوره بیماری درگذشت.

زنده‌یاد حمید سمندریان همسر هما روستاست و تنها فرزند این زوج کاوه نام دارد. مجله «پاراگراف» در شمارگان 10هزار نسخه و با قیمت 5000 تومان روی پیشخوان روزنامه‌فروشی‌هاست.


ویدیو مرتبط :
مجله نوشته