سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
دولت دیگر مانعی به نام مجلس ندارد
«همچنان میتوان درباره آنچه در هفتم اسفندماه و دهم اردیبهشت ماه رخ داد، سخن گفت. انتخاباتی که با نتایجش، تکانههای مهمی در سیاست داخلی ایران ایجاد کرد، تکانههایی که تا اینجای کار توانسته است حدی از تعادل و همگرایی را به فضای سیاسی کشور بازگرداند.»
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران درباره آنچه در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی رخ داد و مضامین مستتر در فعالیتهای انتخاباتی اصلاح طلبان و اصولگرایان، این بار با عباس عبدی گفت و گو کرده است. تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی ایران که هر چند نگاهی اصلاح طلبانه دارد، اما رویکردش نسبت به کنشهای سیاسی اصولگرایان نیز مسموع است. او معتقد است که در کنار شکلگیری مجلسی متعادل و همسو با دولت که میتواند فضای بهتری برای حل مشکلات کشور ایجاد کند، مضمون اصلی انتخابات، کاهش شکاف اصلاح طلبان و حاکمیت بوده است. او این مضمون را از دل فهرست ائتلافی «امید» باز مینماید، هر چند معتقد است ضرورتی حتمی برای تداوم این ائتلاف نیست و برحسب شرایط سیاسی کشور، میتوان منتظر موقعیت یابیهای جدید کنشگران سیاسی بود. عبدی درباره اصولگرایان معتقد است که فعالیتهای انتخاباتی آنان فاقد مضمونی فراگیر بوده است و همین را دلیل شکست آنان میداند. او در عین حال معتقد است که با وجود شکست اصولگرایان، آنان میتوانند بار دیگر خود را بازیابی کنند، البته اگر اصلاح طلبان با کنشهای اعتدالی خود، بار دیگر مجال بازیابی را برای این جریان سیاسی کشور فراهم کنند. این گفتوگو پیش روی شماست.
در گفتوگویی که پیش از انتخابات با شما داشتیم، تأکید کردید که مضمون انتخابات هفتم اسفندماه، باید کاهش انشقاقها و شکافهای موجود در کشور باشد. حال، آیا این مضمون در انتخابات دیده شد و اساساً مضمون انتخابات چه بوده است؟
مضمون انتخابات در ائتلافی که شکل گرفت یا در نحوه ورود اصلاح طلبان به انتخابات، دیده و محقق شد. بنابراین، در اصل، مضمون انتخابات، کاهش شکاف بوده است و اساساً اگر مضمون، کاهش شکاف نمیبود، شاهد اتفاقاتی از این دست نمیبودیم که آقای علی مطهری یا آقای علی لاریجانی در فهرست اصلاح طلبان قرار بگیرند. اساساً در هر حوزه انتخابیه که اصولگرای معتدلی در رقابت حضور داشت، اصلاح طلبان از او حمایت کردند. یا اینکه اصلاح طلبان در برابر ردصلاحیتها رویکرد آرامی را در پیش گرفتند، که همه اینها نشان دهنده وجود و حضور این مضمون در انتخابات است. اگر چه مضمون کاهش شکاف در انتخابات وجود داشته است، اما این که در ادامه چه اتفاقی خواهد افتاد و آیا این رویکرد در نهایت به کاهش شکاف منجر خواهد شد یا خیر، مسأله دیگری است.
آنچه مدنظر شما بود، شکاف میان حاکمیت و اصلاح طلبان بود.
تفاوتی وجود ندارد زیرا نمیتوان حاکمیت را امر منتزع از جریانهای سیاسی دانست. اتفاقاً اینکه در انتخابات اخیر بسیاری از نامزدها ردصلاحیت شدند اما اصلاح طلبان و حامیان دولت با این موضوع کنار میآیند و حتی با نیروهایی که به شدت به حاکمیت نزدیک هستند، ائئلاف میکنند، همین معنا را میرساند. در غیر این صورت، اساساً مگر قرار است شکاف با حاکمیت چگونه برطرف شود؟ از قضا مصادیق کاهش شکاف، همین کنشها و رویکردهایی بود که اصلاح طلبان در انتخابات در پیش گرفتند که به آن اشاره کردم. ضمن این که این جریان نمیتواند کار خاص دیگری انجام دهد. در شرایط فعلی نیز معتقدم همین که اکثریت قابل توجهی یا اقلیت نزدیک به اکثریتی در مجلس دهم شکل گرفت که رویکرد تعاملی دارد، سبب میشود که زمینه کاهش شکاف افزایش یابد. البته تداوم این راه به تعامل و همراهی طرف مقابل نیز وابسته است.
چه عواملی میتواند به تداوم ائتلاف کمک کند؟
اینکه چه باید کرد؛ در برابر پذیرش اصل تحلیل یک بحث فرعی است. اگر تحلیل را قبول داریم، آنگاه درخواهیم یافت که چه باید کرد. چگونه؟ از خلال گفتوگو، مشاوره و البته بر اساس تحلیل به وجود میآید. ممکن است من، شما یا هر کس دیگری در نحوه انجام این ایده، نظری داشته باشد که البته مشکلی هم نیست. مسأله اصلی این است که گفتوگو در گرفته و براساس تحلیل، عمل شود.
برخی معتقدند با فهرست «امید» صف بندیهای سیاسی در کشور نیز تغییر کرد تا چه اندازه این دیدگاه را قبول دارید؟
لزوماً نمیتوان این گونه گفت، البته ممکن است در آینده چنین اتفاقی رخ دهد. در پاسخ به پرسش شما، مثالی بزنم. برخی رنگها هستند که وقتی در کنار رنگ دیگری قرار میگیرند، گویی نسبت به حالت اولیه دچار تغییر رنگ میشوند، بدون این که اساساً این رنگ تغییری کرده باشد. زیرا هنگامی که کنار هم قرار میگیرند، بر نگاه ما تأثیر میگذارند و این سبب میشد برداشت دیگری نسبت به آن داشته باشیم. از این مثال میخواهم این طور نتیجه بگیرم که به شخصه، تاکنون ندیده ام که مرزبندیهای سیاسی، پس از ائتلاف بهم ریخته باشد، اما طبیعی است هنگامی که جریانهای سیاسی بر اساس موقعیت سیاسی موجود، به هم نزدیک شوند تصور از آنان تا حدی تغییر میکند. حمایت این جریانهای سه گانه از دولت یا آقای روحانی، سبب نزدیکی آنان به هم شده و کنار هم قرار گرفتهاند، اما این طور نبوده که مرزها تغییر کرده باشد.
آیا علت ایجاد ائتلاف، میتواند انگیزهای برای ادامه آن باشد؟
هر تحلیل و رفتار سیاسی مبتنی بر شرایط سیاسی است. روشن است که اصلاح طلبان بیرون بودن هیچ گروهی از جمله خودشان از حکومت را شرایط مطلوبی برای جامعه نمیدانند، بنابراین برای بازگشت به حکومت باید اقدامی انجام دهند. در کنار این، دولتی بر سر کار آمده است که برنامههای اعتدالی و به نسبت عقلایی خود را پیش میبرد و اجرا میکند، دولتی که اصلاح طلبان نیز در کلیت آن را تأیید میکنند. اما در چنین شرایطی، میبینیم که مجلس موجود دقیقا مخالف این روند بود و اساساً اجازه نمیداد که دولت کار چندانی انجام دهد. با درنظر گرفتن این دو وضعیت و نیز با توجه به موازنه قوایی که در کشور وجود دارد، اصلاح طلبان به این نتیجه میرسند که باید نیروهایی را به مجلس بفرستند تا بتوانند اکثریت مورد نظر مردم شوند، و درعین حال، به آن طیف از نیروهای اصولگرا نزدیک شوند که میخواهند به دولت کمک کنند یا حداقل، در مسیر دولت سنگ اندازی نمیکنند. از این منظر، آنان به دنبال شناسایی و معرفی نیروهایی رفتند که بتوانند ویزای تأیید صلاحیت را اخذ کنند و از این مانع رد شوند یا وضعیت آرامش هم به جامعه برگردانده شود، اینها نتایج مشخصی است که از آن تحلیل گرفته میشود. حالا ممکن است شرایط دیگری باشد و اساساً نیازی به این نوع ائتلافها وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر، نباید فکر کنیم که مرغ نیروی سیاسی، همیشه یک پا دارد.
یعنی احتمال دارد فضا و گروهبندیهای جدید شکل بگیرد؟
نکته مهمی در سیاست وجود دارد و آن اینکه سیاست یک پروژه نیست. مثلاً وقتی ما تشنه هستیم، با خوردن یک لیوان آب تشنگی خود را رفع میکنیم، یا پس از 12 سال درس خواندن، در پایان با قبولی در یک امتحان نهایی میتوانید دیپلم خود را بگیرید، اما در مقابل، میبینیم که یادگیری زبان این گونه نیست. مثلاً یک کودک همواره در فرایند یادگیری قرار دارد و هرچه پیشتر میرود، بیشتر یاد میگیرد. از این رو، سیاست یک پروژه نیست که گفته شود حال که مجلس را گرفتیم، دیگر بازی و ائتلاف گذشته تمام شد. سیاست یک پروسه و فرآیند است؛ به این معنی که حتی اگر از اینجا به بعد درست عمل نکنیم، ممکن است اصلاً به وضعیت گذشته و حتی بدتر از آن بازگردد. بنابراین؛ به یک تعبیر میشود گفت در این مرحله ائتلاف به اهداف خود رسیده، اما این دستیابی به اهداف، به این معنا نیست که در اینجا میتوانند با خیال راحت بخوابند، بلکه باید قدمهای بعدی را در مسیر پیشرفت و از دست ندادن مواضعی که به دست آوردهاند، تعریف کنند.
فکر میکنید ائتلاف امید در مجلس ادامه یابد؟
هنگامی که ائتلاف به نتایجش میرسد به طوری که فرآیند طی شده بازگشتناپذیر میشود، دیگر هیچ ضرورتی برای حفظ یا ادامه همان ائتلاف وجود ندارد. ائتلاف یک امر سیاسی، برحسب موقعیت است. تاکنون روی محورهایی چون برجام و مخالفت با تندروها ائتلاف کردهاند، از این رو تا زمانی که این مسأله اصلی هست، باید این ائتلاف را حفظ کرد. اما اگر به دلیلی وقتی این مسأله منتفی شد، هیچ دلیلی وجود ندارد که این ائتلاف وجود داشته باشد و میتواند به شکل دیگری در بیاید.
طیفی از رقبا معتقدند اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان نگاه ابزاری به یکدیگر داشتهاند و به همین دلیل بزودی از هم جدا شده و مقابل هم قرار میگیرند، اما شما معتقدید که اساساً نفس شکستن این ائتلاف هیچ ایرادی ندارد...
مگر قرار بود به صورت غیرابزاری به هم نگاه کنند؟ کسانی که این طور نقد
ویدیو مرتبط :
نمایندگان مجلس: توقع مجلس از دولت، معرفی وزیر معتدل است