محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
این منطقه حفاظت شده است، اما...
شهرها هم دست آخر به دریا می ریزند! این را اگر در ساحل خزر راه رفته باشید به خوبی دیده اید، ساختمان ها تا فاصله چند متری از آب هم ادامه دارند، این جا ساحل دیگر آن قدرها معنی ندارد، مگر این که خوش شانس باشید و راه تان به میانکاله افتاده باشد.
اینجا یک منطقه ویژه است، 68 هزار هکتار زمین در آب و خاک که دور تا دورش را حصار کشیده اند و نگهبان گذاشته اند تا از این آخرین بقایای « ساحل دست نخورده » خزر دفاع کنند، البته اگر عنوان «دست نخورده» بتواند به درستی آن چیزی که در این جا میگذرد را توصیف کند.
شبه جزیره میانکاله در انتهای شرقی ساحل دریای خزر قرار دارد؛ از این جا تا بهشهر،در استان مازندران تنها 12 کیلومتر فاصله است، شبهه جزیره از شمال با دریای خزر، از جنوب با خلیج باریک و کمعمق گرگان و از غرب با تالاب زاغمرز و مرداب لپوی بهشهر همسایه است. در شرق آن آشوراده قرار دارد که با تنگه باریکی به طول کمتر از یک کیلومتر همسایه بندرترکمن است. مسیر اصلی ورود به میانکاله جادهایست که از نکا به سمت روستای زاغمرز میرود و با عبور از کنار تالاب زاغمرز به میانکاله میرسد.
آب و هوایی گرم و مرطوب دارد که برای انواعی از پرندهها و گیاهان خاص مناسب است، به غیر از اینها میانکاله میزبان هر ساله پرندگان مهاجری است که در فصل سرد از شمال دریای خزر به جنوب می آیند. تنوع گونههای مختلف پرندگان، پستانداران و گیاهان باعث شده است منطقه در قالب کنوانسیون رامسر که در 1348 امضاء شده به عنوان «پناهگاه حیات وحش» و «ذخیره گاه زیست کره» ثبت شود.
اما هیچ کدام از این عنوان های پر طمطارق و بولتنهایی که سازمانهای بین المللی برای این منطقه منتشر کرده اند، آنقدرها هم به اینجا کمک نکرده است! حالا ممکن است خیلیها ناراحت شوند و بگویند این منطقه برای استان اهمیتی بیمثال دارد، اما آن چیزی که در داخل حصارهای اینجا دیده میشود هرچه باشد، معنی مسلم «دست نخوردگی» نیست.
محیط زیست سالهاست تلاش میکند منطقه را حفظ کند، نمونه اش درگیریهای سالهای قبل با عدهای از مردمی بود که میخواستند اینجا را هم به تصرف درآورند و ساختمان سازی کنند، با این حال، منطقه از مردم خالی نیست، بخش عمدهای از ساحل خزری بدون ساختمان اینجا در تصرف تعاونیهای ماهیگیری است، تلاش سازمان محیط زیست این است که مردم را با کمک به نگه داشتن منابع درآمدشان، به حفظ طبیعت تشویق کند، نتیجهاش این است که بنای آلونکهای تعاونیهای ماهیگیری به همان شکلی که سی - چهل سال پیش ساخته شده باقی مانده است، و ماهیگیری تنها در فصلهای مجاز آن ادامه دارد.
در 60 کیلومتر خط ساحلی 27 تعاونی ماهیگیری هست،که هر کدامشان بین 80 تا 100 نفر ماهیگیر دارند، اما هیچکس اینجا راضی نیست، با اینکه محیط بانها میگویند باید خدا را شکر کرد که اینجا را تعاونیهای قدیمی ماهیگیری اشغال کردهاند و نه ویلاسازها، ماهیگیران دل پری دارند.
قبل از غروب آفتاب ماهی گیران تعاونیها باید به سرعت تورهایشان را جمع کنند، ماهی گیران بدون مجوز وقتی به اینجا میرسند تورهایی که هنوز در آب باقی مانده را پاره میکنند تا سهمی از صید ببرند
یکی شان که به نظر سنی ازش گذشته میگوید: « اینجا این جوری نبود، تور میانداختیم وقتی جمع میکردیم هر کسی یک صندوق ماهی سهمش میشد، حالا تور میاندازیم و جمع میکنیم کسی بیشتر از دو - سه تا ماهی نمیبرد، اگر تور را دیر جمع کنیم ماهیگیرهای قاچاق میآیند، تور را پاره می کنند، تقسیم شده است دیگر، روز تعاونیها ماهی میگیرند، غروب که میشود نوبت قاچاقی هاست.»
ماهیگیران ناچار هستند که هر سال تورهای خود را تنگ تر کنند تا ماهی های بیشتری صید کنند، حتی به قیمت این که ماهی ها ریز تر باشند
مردانی که اینجا در تعاونیهای ماهیگیری نیمی از سال را به انداختن و جمع کردن تور میگذرانند، در باقی سال یا در باغها کار میکنند یا روی زمینهای برنج، اما ماهیگیرهای بدون مجوز،... میگویند « آنها از ما بدبخت تر هستند، بیشترشان از بندر ترکمن میآیند، کار ندارند، ماهی میگیرند که خرج زن و بچه شان را بدهند.»
گفته میشود که بخش عمده صید ماهیهای خاویاری در این منطقه انجام میشود، اما سوای این که در سالهای گذشته تعداد ماهیهایی که از دریا گرفته میشد روز به روز کم تر شده، اندازه شان هم کوچک تر شده، ماهیگیرها میگویند سال به سال مجبور هستند سوراخهای تور را تنگتر کنند و به ماهی های کوچک تر رضایت بدهند، ظاهرا چاره دیگری نیست.
تعداد و کیفیت ماهی که در ساحل جنوبی خزر صید می شوند هر سال کم تر و کم تر میشود
اوضاع ماهی ها هم خوب نیست! میگویند ماهی کفال، گونه بومی این منطقه نیست؛ خیلیها اعتقاد دارند که این ماهی همراه کشتیهای بازرگانی از شمال دریای خزر به جنوب آمده است و حالا نسل ماهی کپور را تهدید میکند، علاوه بر این آلودگی خزر، گرهای روی گرههای دیگر است که باعث شده سال به سال کیفیت صید کمتر شود، علاوه بر اینها، خشک سالی هم هست، محیطبانها میگویند « آب روز به روز عقب تر میرود، هر چه آب کمتر باشد، ماهیها هم کمتر میشوند، اما کاری نمیشود کرد، خشکسالی مال همه جاست.»
منطقه حفاظت شده میانکاله شامل خشکی و دریاست اما امکانات برای حفاظت از آن به قدر کافی وجود ندارد
ویژگی میانکاله در این است که منطقهای شامل دریا و خشکی است، داستان خشکی این منطقه حفاظت شده حتی از داستان دریای آن هم بدتر است، منطقه سالانه میزبان دهها گونه مختلف پرندگان مهاجر است و همزمان میزبان «هزاران» شکارچی، مجاز و غیر مجاز.
اداره محیط زیست منطقه میگوید تنها در سال گذشته با وجود این که سه فیلتر مختلف برای شکارچیان گذاشته شده باز هم « 10 هزار» مجوز شکار صادر شده است، اما مساله این منطقه بیش از آن که مجوزها و اسلحههای قانونی شکار باشد، شکارچیهای غیرمجاز و اسلحههای غیرقانونی است.
استاندارد بین المللی برای محیط بانی میگوید که هر هزار هکتار نیازمند یک محیطبان است، بنابراین میانکاله باید حداقل 68 محیط بان داشته باشد، تمام نیروهای حفاظتی منطقه اما، جمعا 20 نفر هستند. نتیجه این است که مسوول محیط بانهای منطقه با صدایی که حصرت و تاسف در آن روشن است میگوید « چه کار میشود کرد؟ با این تعداد نیرو، من باید بنشینم اینجا و صدای تیرها را بشمرم!»
با این که تالاب میانکاله خلیجی در کنار خزر است، اما آب آن مدام در حال عقب نشینی است، امسال تمام اسکلهای که روزی روی آب بود در خشکی قرار گرفته است، محیط بانها از عقب نشینی 60 متری آب منطقه خبر میدهند
با این که محیطبان ها مسلح هستند، سلاحشان عملا به آنها کمکی نمی کند، یکی از محیطبانهای منطقه که بیش از 30 گلوله ساچمهای همین الان در بدنش دارد، میگوید: « سیستم قضایی طوری است که همیشه طرف شاکیان را میگیرد، من تا به حال 10 بار از سلاحم استفاده کردهام و هر 10 بار هم با حکم دادگاه محکوم شدهام، درست است که سازمان تمام تلاشش را میکند و دیهها را میدهد و زندانها را میخرد، اما وقتی رویه این طور باشد شکارچیها نگرانی از بابت ما ندارند، همهشان محلی هستند و ما را میشناسند، باز ما کارمان را رها نمیکنیم، هر چند اسلحهای که به ما دادهاند حکم چوب خشک را دارد.»
تنها در فصل شکار امسال 240 شکارچی غیرمجاز در منطقه میانکاله دستگیر شدهاند، سلاحها و شکارشان ضبط شده است، اما اینها برای پرندههایی که مردهاند دیگر فایدهای ندارد؛ علاوه بر این مانعی برای مردمی که باز هم به شکار میآیند ایجاد نمیکند. شکارچیهای غیرمجاز معمولا چند نفری کار میکنند، شبها راهی به درون منطقه پیدا میکنند و دام میگذارند، یا روزها با تفنگ ساچمهای پرندهها را میزنند، یکی دیگر از محیط بانها میگوید:« شکارچیها با صورت بسته میآیند، ما نمیتوانیم آنها را بشناسیم، اما آنها ما را میشناسند، چند نفری میشوند و گاهی حتی به ما حمله میکنند، ما هم در مقابلشان اختیاری نداریم، یک بار که با ماشین به در ورودی منطقه زده بودند، در درگیری دست همکار ما را شکستند، اما شکایت ما از آنها بعد از چهار سال هنوز به جایی نرسیده.»
با این که خیلیها دوست دارند باور کنند که شکارچیهای غیرمجاز از سر ناچاری به دل منطقه حفاظت شده میزنند و پرندهها را میکشند، این تصور آن قدرها هم واقعی نیست، هر چند محلیها میگویند عدهای هستند که واقعا به درآمد شکار نیاز دارند، اما شکار کردن هنوز کار پرخرجی است، خرید اسلحه و فشنگ لازم برای یک روز شکار گاهی هزینه ای برابر با نصف قیمت پرندههایی که در شکار کشته میشون&
ویدیو مرتبط :
طح حفاظت مشارکتی خجیربان در منطقه حفاظت شده جاجرود