شعر طنز/ مونسم در روز تا پاسی ز شب گوشی بُوَد


شعر طنز/ مونسم در روز تا پاسی ز شب گوشی بُوَدشیرین طنز/ مونسم در روز تا پاسی ز شب گوشی بود
آنکه در هجرش نمایم سخت تب گوشی بود

می روم با گوشیم در نت که وب گردی کنم
راه چت با اقدس و با مش رجب گوشی بود

در تلگرام، لاین، در گوگل پلاس، هستم پلاس
آنچه تنهایی من را شد سبب گوشی بود

همسر و فرزند ها از ذهن من رفته برون
باعث نسیان هر اصل و نسب گوشی بود

داخل خانه همیشه سر به گوشی می برم
آنکه همسر را در آرد در غضب گوشی بود

اینور و آنور گویند “عشق گوشی” گشته ام
باعث این حرفها و این لقب گوشی بود

از خدا کردم طلب تا که فراموشش کنم
دلبری که برده از یادم طلب گوشی بود

شاعر : اسماعیل تقوایی

منبع:


ویدیو مرتبط :
شعر خوانی ابوالفضل زرویی در شب شعر طنز