سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
اگر آزمایش موشک عماد میماند برای بعد بهتر بود!/درباره مصادره «امیرکبیر» به دست اصلاحطلبان
بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
«نمیتوانیم از اعدام بابیها توسط امیرکبیر به سادگی بگذریم»
درباره مصادره امیرکبیر به دست اصلاحطلبان
سایت جماران اخیراً و به مناسبت 20 دیماه سالگرد شهادت امیرکبیر، طی گزارشی به شرحی کوتاه از زندگی و فعالیت این شخصیت شهیر پرداخته است.
در گزارش مذکور که با تیتر «اصلاحگری در 3 سال و 3 ماه» منتشر شده، اقدامات امیرکبیر در طول دوران کوتاه صدارت وی مورد بیان قرار گرفته است.
در این گزارش آمده است: اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز شد و تا پایان صدارت کوتاه او ادامه یافت.
در این مطلب همچنین بر «اصلاحگرانه بودن اندیشه و افعال امیرکبیر» و «اصلاحگری جسورانه امیرکبیر» تأکید شده است.
محمدصادق خرازی، فعال اصلاحطلب و رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، نیز به تازگی در یک میتینگ استانی در همدان گفته است: اصلاحطلبی تداوم راه امیرکبیر و بزرگان تاریخ ایران بوده و امیرکبیر بزرگترین مصلح ایرانی است!
به گزارش ایرنا، او همچنین اظهار کرده است: امیرکبیر به عنوان صدر اعظم شهید ایران نخستین گامها را برای اصلاح ایران به کار گرفت.
*جریان سیاسی خاص پیش از این نیز بارها بیان کرده است که شهید میرزاتقیخان فراهانی یا همان امبیرکبیر چهرهای «اصلاحطلب» بوده است.
همانطور که این جریان، چندی قبل نیز در یک همایش، امام راحل را هم «امام اعتدالی» نامید و یا در زمان دیگری، یکی از چهرههای همین جریان از این گفت که امام خمینی(ره) هم اگر هماکنون در قید حیات بود، مشی اصلاحطلبی را اتخاذ میکرد!
البته نفس اصلاحطلبی به شرط ابتناء بر اصول، امر قبیحی نیست ولی پر واضح است که منظور چهرهای جریان خاص از اصلاحطلب بودن امیرکبیر و یا اصلاحطلب شدن امام راحل، چیز دیگریست.
در اینجا اما به منظور تنویر افکار، بایستی به این مسئله مهم اشاره کرد که بر اساس آنچه که در کتب، اظهارات و نوشتههای برخی اصلاحطلبان شاخص مشاهده میشود، علت اطلاق صفت اصلاحطلبی به امیرکبیر آن است که به زعم این افراد، شهید میرزاتقیخان مخالف حکومت فردی بوده و برای همین هم یک مبارز نستوه در مبارزه با استبداد ناصرالدین شاه بوده است!
افراد مذکور همچنین به کرّات از وجود چیزی به نام «استبداد دینی»! در ایران هم سخن رانده و بیان کردهاند که با انقلاب اسلامی سال 57، تنها استبداد خارجی از ایران رخت بربست اما «استبداد داخلی»! ماند.
و البته منظور آنها از استبداد نیز برای همگان آشکار است...
اکنون شاید مشخصتر باشد که چرا جریان خاص قصد دارد علیالدوام نسبت به اصلاحطلب خواندن امیرکبیر اقدام کند و از آن مستمسک بسازد.
در عین حال بایستی اشاره کرد که جریان خاص حتی در اصلاحطلب خواندن امیرکبیر نیز جانب واقعیتها را نگاه نمیدارد و از بیان حقایق تاریخی و بویژه زیست دینی و شیعی شهید میرزاتقیخان اجتناب میکند.
این جریان خاص از صفات بارز این شهید از جمله اعتقاد به مدید بودن مدیریت جامعه توسط یک نفر، مبارزه با سلطهجویی غرب، مبارزه با آزادیهای لجام گسیخته، عزم برای پیشرفت ایران بدون تکیه بر ممالک خارجی، اتکا به اصول دینی در فرایند اصلاحگری و مبارزه با فتنههای بزرگ کمتر سخنی به میان میآورد.
کما اینکه مثلاً مبارزه قاطع امیرکبیر با جریانهای فتنهگر و اعدام علیمحمد باب نه تنها در گفتههای این جریان سیاسی خاص کمتر مورد اشاره قرار میگیرد بلکه حتی تقبیح هم شد!
صادق زیباکلام، فعال اصلاحطلب زمانی طی یک مصاحبه درباره اعدام سران فتنه بابیه توسط امیرکبیر اظهار کرده بود:
«امیر فردی مغرور متکبر بود و به هیچ وجه سیاستمدارانه و سنجیده رفتار نمیکرد...امیر با مخالفانش برخوردی بسیار سختیگرانه داشت، رفتاری که او با نهضت بابیه داشت مثال عینی این ادعاست. امیر تمام بابیها را گردن زد؛ این نکتهای است که به سادگی نمیتوانیم از آن عبور کنیم. دموکراسی در رفتار امیر جایی نداشت و مخالفانش نیز از خشم او در امان نبودند…از لحاظ منش و روش امیرکبیر و رضا شاه بسیار به یکدیگر شباهت داشتند»
***
آنچه در میتینگهای سیاسی اصلاحطلبان گفته نمیشود!
نفرین جانسوز خرازی دامنگیر کیست؟!
سیدمحمدصادق خرازی، رئیس شورای مرکزی حزب اصلاحطلب ندای ایرانیان و سفیر سابق ایران در کشور فرانسه، چندی قبل طی سخنانی در همایش «ایران پس از تحریم؛ انتخابات و راه نواصلاحطلبی» که در کرمانشاه برگزار شد، طی سخنانی با انتقاد از کسانی که تلاش دارند تا اصلاحطلبان را بیدین جلوه دهند، اظهار کرده است: نفرین بر کسانی که میخواهند بین اصلاحات و رهبری تفرقه ایجاد کنند!
به گزارش سایت حزب ندای ایرانیان وی همچنین افزوده است: هر نغمهای که جهت تحریم صندوق رأی برآورده شود صدای یک ایرانی نیست.
*انتقادات، اشارهها و نفرینهای جانسوز آقای خرازی کاملاً بجاست اما شاید این سؤال در ذهن مخاطبان این سخنان و ایضاً نسلهای جدیدی که تازه پا به عرصه سیاستورزی در ایران اسلامی گذاشتهاند ایجاد شود که چه کسانی در طول تاریخ 37 ساله نظام اسلامی ایران، نغمه شوم تحریم صندوقهای رأی را نواختهاند و یا چه کسانی از نسبت بیدینی و اصلاحطلبان سخن راندهاند؟!
غیر از جریانات صدر انقلاب و تنشهای آن روزها که تصور میشد با برافتادن نقاب از چهره منافقین صدر انقلاب و رسوایی جریاناتی که قانون اساسی کشورمان را قبول نداشتند؛ دیگر رخ ندهند؛ اما متأسفانه اصلاحطلبان در جریان انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی که در سال 90 (چهار سال قبل) و بعنوان اولین انتخابات پس از فتنه سال 88 برگزار شد نغمه تحریم سرودند و در آن انتخابات شرکت نکردند.
حتی اخیراً کسانی مثل رسول منتجبنیا و فیضالله عرب سرخی در توجیه آن تحریم زشت اینطور گفتهاند که در آن مقطع فضا بسته و مسموم بود و یا در آن مقطع امید به فعالیت و تأثیر از مردم گرفته شده بود!
کسان دیگری از اصلاحطلبان هم بودهاند که به بینتیجگی آن تحریم انتخاباتی از سوی اصلاحطلبان اشاره کردهاند.
غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران، زمانی در این رابطه اظهار کرده بود: من معتقد بودم که حتی در انتخابات مجلس همه باید شرکت کنیم اما برای اینکه شقّ عصای مسلمین نشود و جمعیت متفرق نشود، گفتیم که باشد و ما تبلیغ این حرفها را نمیکنیم ولی عده زیادی از نیروهایی را که میتوانستیم به مجلس بفرستیم بدون هیچ بهایی از دست دادیم. با این حضور پیدا نکردن در انتخابات مجلس هم چیزی به دست نیامد که دلمان را به آن خوش کنیم و بگوییم آمار واقعی شرکت کنندگان اینقدر بوده است و از این دست حرفها. این تحریم تاثیری در جامعه نداشت.
حسین مرعشی، از دیگر چهرههای محوری کارگزاران هم زمانی در اشاره به همین تحریم و غیبت حزب متبوعش از فرایند انتخابات کشور اظهار کرد:
«اگر در مقطعی هم کارگزاران در انتخابات غایب بوده، ناشی از شرایط سیاسی کشور بوده که در آن مقطع اصلاحطلبان همه غایب بودهاند.»
غیر از این واقعیتهای تاریخی، البته علت احتراز آقای خرازی از بیان شفاف و اعلام اینکه چه کسانی بودهاند که صدایی غیر ایرانی را از حلقوم خود ساطع کردهاند به شدت محل تأمل است؟!
در اشاره به مسئله دین و اصلاحطلبان نیز اگرچه اشاره و نفرین آقای خرازی به سمت رقبای اصلاحطلبان به نظر میرسد اما اندکی آگاهی از تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی بویژه از سال 76 به این سو، نشان میدهد که صداهایی که بر دین خدشه وارد میساختند و یا وارد تردید در بنیانهای اعتقادی انقلاب اسلامی میشدند صرفاً از میان جریان سیاسی خاص به گوش میرسیدند.
در ادامه به تعدادی از این اظهارات اشاره میکنیم:
_ عیسی سحرخیز، مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت اصلاحات: خیلی از اصلاحطلبان برخلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به آقای خمینی ندارند.
_ سعید لیلاز، فعال سیاسی اصلاحطلب: به نظر من متأسفانه ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران اجازه شکلگیری یک دولت به تمام معنا «لیبرال» را نمیدهد.
_ حسین مرعشی، فعال اصلاحطلب: من لیبرال مسلمانم.
_ فیاض زاهد، فعال اصلاحطلب: ما از انقلاب 57 خاطره خوشی نداریم.
_ اکبر گنجی، فعال سابق اصلاحطلبان: جدایی دین از سیاست یک امر بدیهی است.
_ تقی آزادارمکی، از استادان اصلاحطلب: بهترین تحلیلها را الان در حوزه فرهنگ آنهایی میکنند که ما به آنها روشنفکران سکولار میگوییم و آنهایی که ما روشنفکران دینی میگوییم، هیچی در حوزه دین نمیگویند، بلکه اندیشه سکولار را ترویج میدهند...!
آیا همین چند روایت جای آن ندارد که میان اصلاحطلبان با مردم، نظام اسلامی، رهبری نظام، خواص سیاسی و تمام ارکان اجتماعی و سیاسی جامعه دوری و نقار ایجاد شود؟!
کما اینکه به نظر میرسد این اتفاق افتاده و جدای از اجازه نیافتن لیدر جریان اصلاحات حتی برای دیدار با مقامات دفتر مقام معظم رهبری؛ اصلاحطلبان نیز طی 14 سال گذشته در هیچ انتخاباتی نتوانسته رأی مردم را جلب کرده و برنده انتخابات باشند...
گفتنیست، سیدمحمدصادق خرازی پیش از این نیز طی سخنانی، لیدر منزوی جریان اصلاحات را برادر مقام معظم رهبری خوانده بود!
***
آغاز اشکالگیری جریان خاص از برنامههای موشکی ایران
اگر آزمایش موشک عماد میماند برای بعد بهتر بود!
حسین موسویان، دیپلمات سابق و از چهرههای نزدیک به دولت یازدهم اخیراً در بخشی از گفتوگوی خود با سایت جماران پیرامون مسئله برجام، آزمایش موشک عماد و تحریمهای جدید آمریکا اظهار کرده است:
«آزمایش موشکی ایران قبل از اجرایی شدن برجام صورت گرفت. ایران پس از انجام آزمایش موشکی عنوان کرد که این آزمایش موشکی نقض برجام نیست، که سخن صحیحی است. در مقابل اما آمریکا و قدرتهای بزرگ مدعی شدند که آزمایش موشکی مغایر قطعنامه 1929 شورای امنیت است و چون برجام اجرایی نشده، لذا آن قطعنامه مشروعیت داشته است. به هر حال با این اتفاق شبهه جدی ایجاد شد. اگر من جای مسئولان بودم، آزمایش موشکی را بعد از اجرایی شدن برجام انجام میدادم که قطعنامههای قبلی منتقی شده بودند و شبههای هم بوجود نمیآمد! مخالفان برجام در آمریکا همین را بهانه کردند و یک مشت قطعنامه جدید علیه ایران در دستور کار قرار دادند که جملگی نامشروع و حداقل مغایر روح برجام است. با این همه تهران و واشنگتن و قدرت های جهانی هنوز مصمم به اجرای برجام هستند.
*اظهارات موسویان فیالواقع انتقاد ابراز شده یک چهره منتسب به جریان خاص از آزمایش موشک عماد ایران است.
اظهارات موسویان در حالی است که قرار بوده و هست که برنامه موشکی ایران هیچ ربطی به مسئله برجام نداشته باشد.
این گزینه همچنین بارها مورد تأکید مقامات کشور و حتی مقامات دولت و مذاکرهکنندگان نیز قرار گرفته است.
اظهارات موسویان همچنین از این زاویه نیز قابل تأمل است که چگونه ممکن است دولت یازدهم که مترصد اجرای دقیق و حتی زودهنگام مفاد برجام است، این گزینه ساده مورد اشاره موسویان را از یاد برده باشد.
این مسئله ممکن نیست مگر اینکه مسئله آزمایش موشک عماد، خارج از اختیار دولت بوده و موسویان هم فیالواقع مشغول انتقاد از جای دیگریست.
انتقاد از آزمایش موشکی و معرفی کردن آن بعنوان عامل تحریمهای پسابرجامی آمریکا همچنین در حالی است که موسویان به هر دلیلی بیان نمیکند که قرار بود آمریکا و سایر کشورهای 1+5 از اِعمال هر گونه تحریم جدیدی و به هر بهانهای، در دوران اجرای برجام خودداری کنند.
اما این کار را نکردند بلکه به کرّات هم مرتکب آن شدند و البته باز هم خواهند شد.
در اینجا لازم به ذکر است که حتی در حالت خوشبینانهای که میگوید آمریکا قصد دارد برجام را اجرایی کند نیز؛ این انتظار که ایران در حالتی از «معصومیت»! به سر ببرد و حتی حرکت مرغان آسمان هم اسباب آزردگی خاطر آمریکاییها را پدید نیاورد وگرنه پای تحریمهای جدید به میان میآید، امری به شدت مهوّع و ملالآور است که مقامات دولت یازدهم بایستی درباره آن فکری بکنند. البته اگر کار از کار نگذشته باشد!
گفتنیست آمریکا پیش از این و پس از توافق موقت ژنو در سال 92 و پس از تفاهم هستهای لوزان در ابتدای امسال هم به توافقات خود عمل نکرد و تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کرد.
اما مقامات دولت همواره بیان کردهاند که تحریمهای جدید صرفاً خلاف روح توافقات است! (نه خلاف متن آنها)
آمریکا تاکنون و در دوران پسابرجام نیز چندین تحریم جدید را علیه ایران اعمال کرده است.
حسین موسویان در بخشی از گفتوگوی اشاره شده نیز تأکید میکند که تحریمهای جدید خلاف روح برجام است!
او پیش از این نیز طی اظهاراتی رسانهای، «اوباما» رئیسجمهور آمریکا را یک فرصت (برای ایران) خوانده بود...
http://fna.ir/YFK69Wویدیو مرتبط :
آزمایش پرتاب موشک عماد