شعر طنز/ موقع احساس تکلیف است، ظاهر می‌شود

فردا/ موقع احساس تکلیف است، ظاهر می‌شود
چون همیشه باز هم در صحنه حاضر می‌شود

سیستم صوتی، بَنِر، پرچم، سه تا هم صندلی
هی ستادش هر کجا خودجوش دایر می‌شود

قبل از این‌ها نطق‌هایش نقطه‌چینی بوده‌اند
بعد از این‌ها نطق‌هایش نغز و فاخر می‌شود

نطق‌های خوب و زیبا می‌کند در جمع‌ها
گاه شاعر می‌شود گاهی مفسّر می‌شود

با شعار و وعده‌هایش لطف کن فعلاً بساز
بعد رأی آوردن ایشان تازه قادر می‌شود

(فی‌المثل بعداً برای قوم و خویش و دوستان
می‌پزد از نانِ بیت‌المال... شاطر می‌شود!)

چون به خلوت می‌رود آن کار منکَر می‌کند
بعد هم آن کار را از بیخ منکِر می‌شود

می‌دمد با دات‌کامش در تنور شایعات
در سیاست هر کسی جز او مقصر می‌شود

تا به خاک و خون کشاند و پوزشان را خرد کرد
از رقیبانش کمی آسوده خاطر می‌شود

بیخت وقتی آردها را و الک را دور ریخت
تابع دربست قانون و اوامر می‌شود

از عجایب، هشتمینش بی برو برگرد اوست!
سوژه‌ی هر روز دنیای معاصر می‌شود

می‌شود گنجینه‌ی ملّی ما ایرانیان
بعد، هم تا شرق هم تا غرب صادر می‌شود

هم برای childrenها مثل father می‌شود
هم برای sisterها چون brother می‌شود!

در خیالت هم نمی‌گنجد چنین شخصیّتی
از بیان او زبان شعر قاصر می‌شود!
رضا احسان پور

منبع: فردا