شعرطنز/ عجب رسمیه رسم زمونه


شعرطنز/ عجب رسمیه رسم زمونهآسمونی/ عجب رسمیه رسم زمونه
خونه مون عیدا پر مهمونه می رن مهمونا

از اونا فقط آشغالِ میوه به جا می مونه !
کجاست اون کیوی ؟
چی شد نارنگی ؟
کجا رفت اون موز ؟! خدا می دونه !

جعبه خالی ِ شیرینی هنوز گوشه ی طاقچه
پیش گلدونه عطرش پیچیده تا آشپزخون
ه شیرینیش کجاست ؟
خدا می دونه

می رن مهمونا از اونا فقط جعبه ی خالی به جا می مونه !
از بس خونه رو به هم می ریزن آدم مثل خر تو گِل می مونه
یکی نیست بگه خداوکیلی جای پوست پسته توی قندونه ؟!
قند نصفه ی عموجون هنوز خیس و لهیده ته فنجونه

حالا خداییش قندش مهم نیست کنار اون قند نصف دندونه !
می رن مهمونا از اونا فقط نصفه ی دندون به جا می مونه !
پسته ی خندون ، بادوم شیرین فندق در باز ، مال مهمونه

« پرسید زیر لب یکی با حسرت » :
که از این آجیل، به غیر از تخمه،
واسه ما بعدها چی چی می مونه ؟

منبع:


ویدیو مرتبط :
عجب رسمیه رسم زمونه