محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
خط و نشان برای مرگ رمان!؟
نویسنده وال استریت ژورنال مینویسد: هنوز چند صباحی از عمر رمان نگذشته بود که برای مرگش خط و نشان کشیدند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان سینتیا کراسن در مقالهای با نام "آیا رمان مرده است؟" ادامه میدهد: «در سال 1902 ژول ورن خیالپرداز گفت: "من فکر نمیکنم که رمان 50 یا 100 سال عمر کند. روزنامهها از راه میرسند و جای همه رمانها را میگیرند. روزنامهنگاران آن قدر خوب بلدند به رویدادهای روزانه رنگ و لعاب بدهند که خواندن آنها میتواند به نسبت رمانهای تاریخی یا توصیفی تصویر حقیقیتری به آیندگان ارزانی کنند."
ورن تا اندازهای درست میگفت. روزنامهنگاران یادگرفتهاند به وقایع روزانه رنگ و لعاب ببخشند. با این همه، رمان زنده است و هر ساله نزدیک به 100 هزار عنوان رمان جدید تنها در ایالات متحده آمریکا و بریتانیا منتشر میشود. پر پیدا است پارهای از رمانها آن قدر نادلپسند هستند که نخواندن آنها کار عاقلانهتری است. اما بعضی از آنها اصیلاند، تو را با خود میبرند و روشنات میدارند.
پیشبینیکنندگان آینده رمان ید طولایی در پندار بیهوده دارند. نویسنده "نوح بروکس" در سال 1891 گفت: "مردم از وجود مسایل مستهجن، مبتذل و هرزهنگاری در ادبیات خستهاند." در همان سال رز تری کوک، رماننویس، نوشت: "به باور من رمان آینده عاری از مسایل دینی، سیاسی، خشونت و الحاد است. حتی قتل و طلاق هم در پیرنگ رمان جایگاهی ندارد. رمان آینده مملو از توصیفات طولانی مشاهدات است." کاش چنین باشد!
امروزه، قیل و قالهایی که بر سر آینده داستان در گرفته غالبا بر فناوریهای خواندن متمرکز است. تا 100 سال پیش مردم درباره حیات و تداوم رمان در سبکهای رمانتیسیسم، ناتورالیسم و حتی روانشناختی با ذوق و شوق بحث میکردند. امیل زولا پیشبینی کرد که طبیعت، واقعیت و حقیقت جای عاشقانهها را در آینده رمان میگیرد. اچ جی ولز هم گفت: "رمان آینده بر مسند و منبر جا خوش میکند و زمام پند و اندرز، راهبری و خویشتنداری را به دست میگیرد."»
حال نظر چند نویسنده ایرانی را در خصوص مرگ رمان جویا شدهایم. در این باره به سراغ یک داستاننویس و دو مترجم داستان رفتهایم که اگرچه نگاههای مشابهی دارند و جملگی بیان میکنند که رمان در ایران نیز همچنان زنده است و نفس میکشد؛ در پارهای موارد اختلاف نظرهایی دارند که درخور تامل است.
خیر، اوضاع فرقی نکرده است!
احمد پوری اظهار کرد: این که میگویند عمر رمان تمام شده اگر این نظر با آمارهایی که مبتنی بر واقعیت است همراه باشد میتوان در موردش بحث کرد اما من به این آمارها دسترسی ندارم به همین دلیل به صورت حسی میگویم که خیر اوضاع فرقی نکرده است.
این مترجم ادبی با بیان این که اگر به سایت اینترنتی "آمازون" نگاه کنیم متوجه میشویم که هنوز رمان بسیار پرخواننده است توضیح داد: اگر فرض را بر این بگذاریم که کسانی که این حرف را میزنند بر اساس آمار نظر میدهند آن وقت میتوان این طور توجیه کرد که به طور کلی زمان به طرف فشردگی رفته است و هر چه قدر متون کوتاهتر باشند و زود شما را به آن چه میخواهید برسانند داستان کوتاه طرفدار بیشتری دارد چون اینترنت و کامپیوتر ما را این طور عادت دادهاند. اگر بخواهیم این را قبول کنیم که چنین پدیدهای دیده میشود و حالا استقبال از داستان کوتاه دارد بیشتر میشود باید به پای همین نوشت که خواندن مطلب طولانی از حوصله نسل امروزِ عادت کرده به اینترنت و کامپیوتر خارج است.
پوری گفت: من رمان را انتخاب میکنیم چراکه ترجمه رمان برای من نوعی زیستن هر روز با آن است و احساس میکنم هر روز دارم با آن زندگی میکنم. این حسی از نظر ترجمه دارد که دوستش دارم و مدتی مرا مشغول میکند و درگیر زندگیهایی میکند که برایم لذتبخش است.
رمانهای چند جلدی خواننده چندانی ندارند
همچنین آرش آذرپناه، داستاننویس، اظهار کرد: گرایش به رمان بیشتر از داستان کوتاه است به ویژه در بین عوام چراکه فروش رمان بیشتر است و آن چه که در بازار میبینیم چه در بین کارهای فارسی و چه در بین کارهای ترجمه نشان میدهد که اقبال عمومی بیشتر به رمان است.
وی با بیان این که در مجموع گرایش به رمان بیشتر است در عین حال افزود: رمانهای چند جلدی امروزه خواننده آن چنانی ندارند. با این همه، رمانهای 300 یا 400 صفحهای اگر داستان جذابی داشته باشند فروش خوبی دارند. همچنین ناشرها رمان را بیشتر برای چاپ میپسندند و مدام از داستاننویسها رمان برای چاپ میخواهند و ناشر از منِ داستاننویس رمان را بهتر از داستان کوتاه تحویل میگیرد.
این داستاننویس خاطرنشان کرد: رمان ژانر عامه پسندتری نسبت به داستان کوتاه دارد. مثل این است که سریال را با فیلم سینمایی مقایسه کنید. سریالها در میان قشر عوام پربینندهترند. داستان کوتاه از آن جایی که بعد فنی قویتری دارد و با این که خواندنش زمان کمتری میبرد مطالعه آن به رویکرد حرفهای نیاز دارد زیرا فنیتر و حرفهایتر است ولی رمان قصهمحورتر است و مخاطب عام را بیشتر جذب میکند. البته گاهی نیز حادثهمحورتر است و همین موجب میشود مخاطب عام گرایش بیشتری به رمان داشته باشد.
وی اظهار کرد: علاوه بر ایران در خارج کشور هم تا جایی که اطلاع دارم این گونه است. مثلا در هلند شنیدهام میگویند داستان کوتاه تمرینی است برای نوشتن رمان.
آذرپناه خاطرنشان کرد: من داستان کوتاه را نسبت به رمان ترجیح میدهم اما نمیتوانم رمان را حذف کنم و همیشه رمانی در دست خواندن دارم.
شاید رمان کمتر خوانده شود اما...
اسدالله امرایی، مترجم ادبی، هم اظهار کرد: با توجه به وضعیت موجود جامعه و کمبود وقت شاید رمان کمتر خوانده شود اما این طور نیست که خوانده نشود. میتوان گفت در فواصل طولانیتر مردم رمان میخوانند.
او با بیان این که امروزه رمانهای بسیاری منتشر میشود اما رمانهای حجیم به نسبت گذشته کمتر نوشته میشود بیان کرد: در گذشته رمانهای حجیم نوشته میشد مانند "خانواده تیبو" که چهار جلدی بود اما الان کمتر نوشته میشود. با این همه، گمان نمیکنم رمان مرده باشد چون امروزه رمانهای بسیاری نوشته میشود. شاید حجم آن کمتر شده باشد اما در هر صورت هنوز رمانهای نسبتا حجیم نوشته و منتشر میشوند.
امرایی ادامه داد: من در هر دو حوزه رمان و داستان کوتاه کار کردهام. مجموعه داستانی به نام "پلک" دارم که عنوان آن داستانهایی در یک پلک بر هم زدن است یا مجموعه داستانی به نام "میکروفیکشن" که من معادل "داستان ریزه" را برای آن انتخاب کردم و "فلشفیکشن" که برای آن معادل دَمداستان را آوردهام.
این مترجم ادبی خاطرنشان کرد: انواع و اقسام داستان منتشر میشود حتی بعضی در حدود شش یا 10 کلمه هستند اما مولفههای داستان را هم دارند.
وی با بیان این که با در نظر گرفتن شرایط خاصی که داریم ترجمه داستان کوتاه برای مترجمان با وجود ممیزیها راحتتر است گفت: مترجم در داستان کوتاه تن به ممیزیها نمیدهد و کلا داستان را ترجمه نمیکند اما در رمان این که بعد از ترجمه بخشهایی از آن را حذف کنید هم ظلم به خواننده و هم ظلم به نویسنده است به طوری که گاهی وقتها بعضی مترجمها از خیر ترجمه رمان هم میگذرند.
انتهای پیام
ویدیو مرتبط :
خط ویژه مرگ